دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

با توجه به حضور دکتر ظریف در فیسبوک و توئیتر جهت اطلاع رسانی در مورد آخرین نوشته های ایشان تصمیم به ایجاد این وبلاگ نمودیم. بدیهی است که این وبلاگ هیچ ارتباطی با ایشان ندارد و صرفا جهت اطلاع رسانی در مورد نوشته های رسمی ایشان می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیسبوک ظریف» ثبت شده است

منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

پنجشنبه, ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۱۸ ق.ظ

سلام دوستان
ساعت 12 و 45 دقیقه شب چهارشنبه ( به عبارت صحیح تر 45 دقیقه بامداد پنجشنبه) است و به خاطر درد پا و کمر خوابم نمی برد.
از همه دعاها و محبت های شما و دیگر دوستان در فضای مجازی بسیار سپاسگزارم. ولی تقاضا می کنم از ناسزا گفتن پرهیز فرمایید و لعنت و نفرین هم نکنید که "منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن"؛ یعنی ما ملت بزرگ و دارای عمق تاریخی و غنای فرهنگی، دیده به بد دیدن (لااقل در مورد هم وطنان خود) نخواهیم آلود.

در میان نوشته های شما، یکی از دوستان به نام جناب آقای محمد قیصری مطلب سخاوتمندانه ای را به عنوان پیام و ایمیل فرستادند و پیشنهاد کردند که روی این صفحه بگذارم. البته امتثال امر ایشان به معنی باور کردن حتی بخش کوچکی از بزرگواری های سخاوتمندانه ایشان در باره خودم نیست که به فرموده امیرمؤمنان و فخر پرهیزکاران، امام علی علیه السلام
أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا یَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِی مَا لَا یَعْلَمُون

«من به نفس خویش از دیگران آگاهترم و خداى من از من به نفس من آگاهتر است. خدایا به آنچه در باره من مىگویند مؤاخذهام مفرما. و مرا از آنچه در بارهام گمان مىبرند بهتر کن و آنچه را در باره من نمىدانند ببخش.» 

به هر حال، ضمن تشکر از بزرگواری همه شما و این دوست خوب و صمیمی، این شما و این متن زیبای آقای قیصری عزیز:

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
بالاخره مرد پرکار، کاربلد و نستوه کابینه هم به ستوه آمد. مردی که به زعم بسیاری، طرحی نو اگر نگوییم در سپهر سیاست ایران، دست کم در عرصه سیاست خارجی ایران و وزارت امورخارجه در انداخته است. کمتر سابقه داشته که دولتمردان ما چنین بی پرده و حریم و روتوش خود را در مواجهه با مخاطبان خود قرار دهند و نشان دهند که دولتمرد هم می تواند در عین کیاست و سیاست به ادب شهره شود و حسی سرشار از احترام و اعتماد را در طیف وسیع مخاطبان خود از موافق تا مخالف برانگیزد.
شاید از همین روی هم هست که بعضی ها معتقدند ظریف دیر یا زود خسته خواهد شد، به ستوه آمده و مجبور خواهد شد به قاعده و قاموس سیاست و سیاست ورزی در ایران تن دهد؛ سیاستی که نه در معنای ارسطویی آن معطوف به تدبیر بهینه امور، بلکه مصروف دغلکاری ها و بازی های سیاسی داخلی خواهد شد. اما کیست که نداند ظریف تاکنون سویه خوب سیاست که شفافیت، اعتماد، علم و تدبیر امور است را نشان داده و همانطور که پیشتر نیز در مجلس گفت: «همیشه با شما صادق بوده و خواهم بود و اگر غیر 5 باشد در چنین مسندی نخواهم بود» که ظریف نه به اصرار خود و در طلب جاه که به ابرام اهل فن و تشخیص راه از چاه آمده بود. خیل طرفداران و محبوبیت او در فضاهای مجازی و غیرمجازی که با محبوبیت رئیس جمهور پهلو می زند، گواهی بر این مدعاست!
لازم نیست کسی حتما با آقای ظریف مراوده داشته یا ایشان را از نزدیک بشناسد. در همین مدت کوتاه دیدیم و شنیدیم که در قامت یک دولتمرد دیپلمات چه کرده است. حتی فارغ از قیاس با دیگران و السابقون، که اساسا قیاسی مع الفارق است و حکایت ماه من و ماه گردون، وی به گواه دوست و دشمن دیپلماتی برجسته در مقیاس جهانی و با متر و معیار بین المللی است. شاید در کمتر موردی ما این سطح از تخصص، تعهد و کارایی را در چنین مقام برجسته ای شاهد باشیم و از همین روی نیز حق داریم ذوق کرده و بر خود ببالیم که نتیجه آن را همگان دیدند و زبان به تحسین گشودند. این نه سخن من که دانش آموز علوم سیاسی و روابط بین الملل هستم، که احساسی فراگیر است. 
تلاش های بی وقفه ایشان در وزارت امور خارجه از همان روز اول عهده داری مسئولیت، بر کسی پوشیده نبوده است. دیدیم تلاش های ایشان را در زمینه جلوگیری از یک جنگ ویران کننده دیگر در منطقه؛ آنهم زمانی که شیپورهای جنگ نواخته شده بود و جنگ طلبان منطقه ای و فرامنطقه ای چنان پرکوب بر کوس جنگ می کوبیدند که صدای مخالف ترتین مخالفان جنگ هم در هیاهوی یاوه گویان پربسیار داشت خفه می شد و گوش خوشبین ترین طرفداران صلح را هم به خبری غیر از جنگ امیدی نبود، دیدیم که چگونه آتش جنگ به آب دیپلماسی فرو نشست.
تلاش‌های بی وقفه ایشان و تیم همراه در نیویورک در زدودن ماسکی که دشمنان این مرزوبوم برای ایران طراحی کرده بودند تا ما را چنان نشان دهند که می خواستند و در عوض ارائه چهره‌ای واقعی، درخور و شایسته ای از ایران اسلامی را کیست که نفهمد.
می خواستم به آقای ظریف بگویم که ما مردم، دیدیم تلاش های شما را و از قضا خوب هم دیدیم که چطور برخلاف سابق، دشمنان داخلی این ملت و مملکت به حاشیه رانده شدند و همچون افعی زخم خورده این قدر به در دیوار ملل متحد کوبیدند که عن قریب است، خود به نیش خود گزیده شوند و همچون آبی که به لانه مورچگان افتاده باشد، خواب خیلی ها آشفته شد تا مجبور شوند به تکاپو افتاده تا بدان حد که متوهمی همچون نتانیاهو پیشنهادی به مضحکی اتحاد اعراب و اسرائیل برای مقابله با تحرکات ایران را بدهد.
جناب آقای ظریف خواستم به شما بگویم که دل قوی دار و قامت استوار! که ما مردم اگر چه ممکن است صدایمان در هیاهوی بسیارگویان که قامتی کوتاه، اما صدایی بلند دارند، شنیده نشود، اما مطمئن باشید که در قلبهایمان دستانتان را به گرمی می فشاریم، عمیقا به شما خسته نباشید می گوییم و دعای خیرمان را بدرقه راهتان می کنیم که به قول لسان الغیب:
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب/ جمله می‌داند خدای حالگردان غم مخور
و خطاب به آنان که در جواب تلاش های شما، ترشرویی و درشت خویی می کنند، این شعر سیف فرقانی را زیر لب زمزمه می کنیم که:
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم 
تا سختیِ کمان شما نیز بگذرد
جناب آقای ظریف، ما از روزی که سکان سیاست خارجی کشور را به دست شما سپرده ایم، دلمان قرص شده است و دیگر تن و بدنمان نمی لرزد که منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید!؛ چرا که چون ما را نوح است کشتیبان ز طوفان غم نخوریم. من نیز اگر چه دیروز بعد از خواندن پیام شما دلم گرفت، اما به قول خواجه شیراز:
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سرکشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور!

محمد قیصری
17/7/92

کاور دکتر ظریف - تحمل

پنجشنبه, ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۴:۲۰ ق.ظ


تحمل

دوستان سلام
ساعت 8 و نیم صبح جمعه به وقت نیویورک و 4 بعدازظهر به وقت ایران عزیز است. نمی دانم دقیقاً کجا هستم و یا ساعت به وقت محلی چیست. قرار بود گزارش بعدی را در تهران بنویسم. اما متوجه شدم که هواپیما امکان وصل شدن به اینترنت را دارد. لذا از فاصله 10هزار متری از سطح دریا در میان اقیانوس اطلس مراتب ارادت خود را تقدیم می کنم. پرواز از نیویورک 3 ساعت تأخیر داشت و ممکن است به پرواز بعدی به تهران نرسیم. به هرحال به یک شکل باید خود را به تهران برسانیم چون از صبح شنبه باید پشت سر هم در جلساتی با رییس محترم جمهور، دبیر محترم شورای امنیت، ریاست محترم مجلس و شورای معاونین وزارت امورخارجه و بعد هم در برنامه زنده سیما شرکت کنم. 
به هر حال، مقصود فقط عرض سلام بود از این بالا.
خدا یار و نگهدار شما و ایران عزیر باد.

گزارش کاری از آمریکا

چهارشنبه, ۲ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۴:۴۸ ق.ظ
دوستان سلام

ساعت 4 صبح چهارشنبه 10 مهرماه است و 11 و نیم صبح در ایران. 
دیروز هم به جلسه و ملاقات و دیدار گذشت. آنقدر در این دوهفته حرف زده ام که بعد از چند دقیقه صحبت، سرفه اجازه ادامه نمی دهد. 

دیروز صبح را با یک جلسه مفصل کاری از ساعت 8 و نیم تا ده و نیم با همکاران در نمایندگی نیویورک شروع کردم. دوستان نکات مهمی را در مورد نحوه پیگیری کارها مطرح کردند. بنده هم قدری در مورد اینکه کار جدی تازه شروع شده و تمام دستگاه سیاست خارجی و به ویژه نمایندگی نیویورک باید آماده ورود به یک تلاش دقیق، حساب شده و بسیار دشوار باشند صحبت کردم. قدری هم در مورد ضرورت پیگیری دیدگاه رییس جمهور در مورد «جهان علیه خشونت و افراطـ» و نحوه عملیاتی کردن آن صحبت کردیم. این پیشنهاد که در سخنرانی مطرح شد به انگلیسی می شود
World Against Violence and Extremism 
که اگر حروف اول کلمات آن را کنار هم بگذاریم کلمه WAVE یعنی موج درمی آید.
واقعا شروع چنین موجی از ایران صلح طلب هم برای دنیا ضروری است هم برای مقابله با پروژه صهیونیستی ایران هراسی و امنیتی کردن ایران.

بعد از جلسه با همکاران، به دعوت قائم مقام دبیرکل آقای الیاسون به سازمان ملل متحد رفتم و برای بار دوم در این سفر ملاقات کاری طولانی با او داشتم و در مورد بحث هسته ای، سوریه و امنیت منطقه خلیج فارس با او تبادل نظر کردیم. ایده های خوبی مطرح شد که امیدوارم عملی شود. امروز عصر هم برای بار دوم، به دعوت دبیرکل با ایشان دیدار خواهم داشت. 

ناهار در شورای روابط خارجی با حضور ریچارد هاس رییس شورا و تعدادی از اعضای برجسته شورا برگزار شد، که بیشتر به پرسش و پاسخ گذشت. جلسه خوبی بود و بسیاری از ابهامات به صورت شفاف و بدون رودربایستی پاسخ داده شد. من همیشه اعتقاد داشته ام که در سیاست خارجی تعارف فقط مربوط به حوزه تشریفات است، اما در حوزه موضوعات محتوایی باید شفاف و صریح بود، البته مودب، دقیق و حساب شده. 

بعد از ظهر هم دو تن از معاونین دبیرکل ملل متحد و یکی از دستیاران دبیرکل برای ملاقات های جداگانه به نمایندگی آمدند و در مورد مسایل منطقه ای، سوریه و سایر موضوعات تبادل نظر کردیم.

سرانجام در رزیدانس دیدار مفصلی با همکاران دفتر حفاظت منافع در واشنگتن داشتیم که بندگان خدا به دلیل ترافیک 7 ساعت در راه بودند (مسر واشنگتن نیویورک حداکثر 4 و نیم ساعت است) و تازه ساعت 10 شب مجبور بودند دوباره همان مسیر را با اتومبیل برگردند. 
اکثر این افراد دوستان زمان دانشجویی بنده هستند که برخی از آنها 34 سال است با کمترین امکانات و با فداکاری در دفتر خدمت می کنند. بیشتر آنها دارای دکتری و فوق لیسانس هستند و چون همه کارت سبز دارند همه شان کارهای حسابی در بیرون دفتر را رها کرده و عموما برای یک ذوره ای که در ابتدا فکر می کردند چندماهی بیشتر طول نمی کشد برای خدمت و برداشتن باری از انقلاب به دفتر آمدند و گرفتار شدند و 6 ماهشان تبدیل به 30 سال شد و پایان عمر کاری. 
بحث های خوبی در باره نحوه رسیدگی به کارها و مراجعات ایرانیان مقیم و همچنین شرایط ویژه دفتر حفاظت و کارمندان خدوم آن داشتیم که با کمترین امکانات، بهترین خدمات را در سریع ترین زمان ممکن به ایرانیان ارائه می دهند. 
من ساعت 9 و نیم شب برای یک جلسه کوتاه کاری دیگر به منظور هماهنگی برنامه های امروز اعضای هیئت همراه، با دوستان خداحافظی کردم. شاید ساعت 10 برای بازگشت به واشنگتن راه افتاده باشند یا حتی دیرتر. امیدوارم که به سلامت به مقصد برسند.

امروز هم صبحانه را در انجمن آسیایی با تعدادی از نخبگان آمریکایی صرف خواهم کرد. سپس در محل دفتر نمایندگی از کاردینال مک گریگ و اسقف چین (که به ترتیب رهبران بسیار پربفوذ کلیسای کاتولیک و انگلیکن واشنگتن هستند و مهمترین کلیسای واشنگتن یعنی کاتیدرال ملی واشنگتن Washington National Cathedral در اختیار آنهاست) ملاقات می کنم که از زمان سفارت آنها را می شناسم و تلاش زیادی در گفتگو میان ادیان ابراهیمی و گفتگوی تمدن ها داشته اند. 

برای ناهار از سفرای کشورهای مترقی آمریکای لاتین دعوت کرده ایم که به نمایندگی خواهند آمد. این کشورها دوستان ایران در سال های سخت بوده اند و سیاست خارجی موفق نیازمند قدرشناسی و حفظ و تقویت دوستی هاست. در جهان به هم پیوسته امروز و به ویژه در سازمان ملل متحد، همه کشورها اهمیت دارند و رابطه با تک تک آنها باید با دقت و جدیت دنبال شود. رابطه خوب میان ایران و آمریکای لاتین کماکان برای ما بسیار مهم است و چون فرصت نشد در میان دیدارهای فشرده هفته قبل، رؤسای جمهور و یا وزرا را ملاقات کنیم، از این طریق هم اهمیت روابط را نشان خواهیم داد و هم فرصتی برای هماهنگی مواضع و اقدامات در مجمع عمومی فراهم می شود.

بعد از ظهر امروز هم دیداری با اعضای شورای آتلانتیک دارم که از واشنگتن برای ملاقات به نمایندگی خواهند آمد و همچنین ملاقاتی با حدود بیست نفر از اساتید دانشگاه پرینستون که آنها هم از راه دور برای دیدار و گفتگو به نمایندگی می آیند.

امیدواریم این تلاش های ناقابل مورد رضای خدا و شما مردم خوب قرار گیرد و گامی در جهت اعتلای نام و جایگاه ایران و ایرانی و اقتدار و توسعه و رفاه کشور و مردم باشد.

خدانگهدار همه شما و ایران عزیز باد


مصاحبه با المانیتورسلام دوستان
ساعت 6 صبح سه شنبه است. ملاقات های دیروز خوب بود. امروز هم ادامه دارد. چند مصاحبه هم کردم که صداو سیما شاید پخش کند. ضمنا از خبرنگار خوب صدا و سیما خواستم که مصاحبه را در کنار فرش اهدایی به سازمان ملل متحد در زمان سفارتم، که شعر بنی آدم سعدی را با آن به سازمان ملل متحد آوردم، انجام دهد. اگر فرصت کردید نگاه کنید. 

یک مصاحبه هم با المانیتور داشتم که امروز چاپ شد. 
http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2013/09/foreign-minister-zarif-seeks-iranian-role-in-syria-talks.html

دو توییت هم در مورد سخنان اباما پس از ملاقات او با نتانیاهو نوشتم که با تندترین لحن مؤدبانه حرف ها و جهت گیری اباما را به شدت نقد کردم. اگر اجازه بدهید می خواستم تحلیل خودم را در مورد این سخنان خدمت شما تقدیم کنم.

چند روزی است در این صفحه و در مصاحبه های داخلی به محضر مردم خوب مان عرض کرده ام که هفته گذشته تنها آغاز یک مسیر دشوار و پر فراز و نشیب بود . نه می بایست در این مسیر از یک تحول مثبت ذوق زده شد و نه می شود با یک مشکل از پیگیری عزت مندانه منافع کشور باز ایستاد. مهم تر از همه این که نباید برای پیشبرد منافع داخلی و تبلیغات زودگذر دیدگاه های جناحی، تحولات و اقدامات را به شکلی معرفی کرد که منافع ملی را خدشه دار کند و یا پیام غلط به طرف مذاکره بدهد.

نتانیاهو و جناح تندرو آمریکا به شدت نگرانند. منزوی شده اند. 75 درصد مردم آمریکا می خواهند موضوع هسته ای با مذاکره حل شود. این در حالیست که تنها چندماه پیش اکثریت قاطع آمریکاییها تنها راه برای حل موضوع با ایران را راه نظامی می دانستند. معلوم است که جنگ طلبان باید از روحانی بترسند. 
نتانیاهو از بعدازظهر جمعه با چندین سرمقاله توسط ستون نویس های سرشناس لابی اسراییل ضدحمله خود را شروع کرد و سراسیمه برای جلوگیری از هرگونه پیشرفت مذاکرات هسته ای به واشنگتن رفت. امروز هم در نیویورک در سازمان ملل متحد سخنرانی می کند و یک نمایش فریب کارانه دیگر را ارائه خواهد داد. 
تمام هدف نتانیاهو و لابی صهیونیستی این است که مانع پیشرفت مذاکرات شوند تا بتوانند بر کنگره برای تحریم بیشتر و بستن دست رییس جمهور برای رسیده به راه حل مذاکراتی (که هدف تحریم هایی است که در مجلس نمایندگان تصویب شده و در سنا در حال بررسی است) فشار بیاورند. 
مصاحبه یکشنبه وزیر خارجه آمریکا با برنامه 60 دقیقه که در آن گفت ظرف سه ماه می توانیم موضوع هسته ای را حل کنیم، پاسخی به این فشارهاست، که اتفاقا نتانیاهو و لابی صهیونیستی در آمریکا که منافع اسراییل را بر منافع آمریکا ترجیح می دهند و برای رسیدن به اهداف پلیدشان از هر فشار و تهدید و تطمیع و پرونده سازی و ... استفاده می کنند را نگران تر کرده است.

حرف های اباما در این میان کاملا غیرقابل قبول بود و هیچ نشانی از نقشی که رییس جمهور آمریکا باید برای حل موضوع هسته ای در کشورش ایفا نموده، و بجای دنباله روی از تندروها، رهبری کشورش را در این موضوع تاریخی بدست گیرد، نداشت. اما غیرقابل پیش بینی نبود. معلوم بود تلاش دارد نتانیاهو و برخی کشورهای عربی (که متأسفانه آنها هم برای جلوگیری از حل موضوع هسته ای با صهیونیست ها همداستان شده اند) را آرام کند.

می دانیم که بسیاری در آمریکا به دنبال بهانه برای فشار به ملت بزرگ ایرانند. می دانیم که جنگ طلبان از حل موضوعات نگرانند و حیات خود را در هراس افکنی و دروغ بافی می بینند. می دانیم که مقامات آمریکایی حتی اگر حسن نیست هم داشته باشند (که هنوز نشان جدی از آن ندیده ایم) به شدت از این گروه های فشار تأثیر می پذیرند. می دانیم که بین اظهارات علنی شان و حرف هایشان در مذاکرات (حتی در برابر کل اعضای 1+5) اختلاف است. اتفاقا به دلیل همین پیچیدگی هاست که از ابتدا تذکر دادیم که راه دشورای در پیش است. مثل بعضی ها در گذشته بعد از یک مذاکره خوب ذوق زده نشدیم. با چشمانی باز منافع مردم بزرگ ایران را دنبال می کنیم. 

ولی اجازه نخواهیم داد که نتانیاهو آینده مذاکرات ما را تعیین کند. 

از این حرف ها زیاد خواهیم شنید. به محکم ترین شکل هم جواب خواهیم داد. مهم آن است که بدانیم مسیر دشواری شروع شده است. این مسیر یک نبرد دیپلماتیک است و نه یک رابطه دوستانه و صمیمی. امر برای هیچکس در دولت مشتبه نشده است. نمی دانم چرا برخی از دوستان در صحبت ها به شکلی اظهارنظر و نصیحت مشفقانه می فرمایند که گویی رییس جمهور و بنده که هریک بیش از سی سال سابقه کار سیاست خارجی داریم از درک بدیهیات سیاست ناتوانیم. این حرف ها ممکن است برای سخنرانی خوب باشد، اما برادران عزیز بدانند که پیام بسیار بدی برای طرف مقابل دارد و مذاکره کنندگان شما (یا به قولی سربازان خط مقدم شما را) ناپخته و زودباور جلوه می دهد.

خدا نگهدار شما و ایران اسلامی عزیز باد
شاد و سربلند باشید.


دوشنبه 8 مهر 92- در کنار فرش مزین به شعر بنی آدم در سالن مذاکرات ملل متحد. شعر جاودانه سعدی در وسط فرش با الیاف طلا نقش بسته است. این فرش را استاد صیرفیان در دوران سفارت بنده و در اواخر ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی به سازمان ملل متحد هدیه دادند. افتخار می کنم که از این طریق آنچه سال ها در کتاب ها خوانده بودیم و هیچ جای سازمان ملل متحد اثری از آن ندیده بودیم را بالاخره به ملل متحد آوردیم.

روز مولانا گرامی باد

يكشنبه, ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳، ۰۷:۱۲ ق.ظ

سلام دوستان

8 مهر، روز مولانا گرامی باد. چند بیت از مولانا به انتخاب همسرم:

ای دلا منظور حق آنگه شوی که چو جزوی سوی کل خود روی
***** 
دل نباشد غیر آن دریای نور دل نظرگاه خدا و آنگاه کور
*****
چون که دریاهای رحمت جوش کرد سنگها هم آب حیوان نوش کرد
*****
آب کم جو تشنگی آور بدست تا بجوشد آب از بالا و پست

روزتان خوش

دوستان سلام
ساعت 5 صبح یکشنبه به وقت نیویورک و 1 و نیم بعدازظهر به وقت ایران عزیز است. بنده و همراهانم از وزارت امورخارجه هنوز در نیویورک هستیم و مذاکرات دوجانبه با وزرای خارجه و مصاحبه ها و دیدارهای جانبی من تا روز پنجشنبه ادامه خواهد داشت و سپس به تهران باز خواهیم گشت.

صبح جمعه را از ساعت 5 و ربع با نوشتن گزارش قبلی برای شما شروع کردم و چون هنوز وقت نمازصبح نشده بود، قسمتی از گزارش را قبل از نماز و بقیه را بعد از نماز نوشتم. بعد هم نگاهی داشتم به برخی از پیام های شیرین شما که خستگی هرکار سخت و حرف ناسزایی را رفع می کند. 
با ریاست محترم جمهوری صبحانه خوردم و حدود ساعت 8 و نیم صبح برای فراهم کردن مقدمات جلسه وزرای امورخارجه عدم تعهد که به ریاست بنده برگزار می شد به مقر ملل متحد رفتم. 
ساعت 9 و ربع جلسه با سخنرانی رییس جمهور، دبیرکل ملل متحد و رییس مجمع عمومی آغاز شد و تا 1 و نیم بعدازظهر ادامه داشت و حدود 30 وزیر و نماینده عالیرتبه کشورهای عضو در مورد حاکمیت قانون در روابط بین الملل سخنرانی کردند. 
ریاست این گونه جلسات خسته کننده است، چون به عنوان رییس کار زیادی نباید انجام دهی؛ 4 ساعت و نیم باید آن بالا بنشینی و مؤدبانه گوش بدهی و از یک سخنران تشکر کنی و نوبت بعدی را اعلام کنی. البته وقتی جلسات بین المللی به تصمیم گیری می رسند آن وقت ریاست هم چالشی و هم شیرین می شود که بارها در گذشته های دور و نزدیک این تجربه را داشته ام. ولی فعلا این ریاست از نوع تشریفاتی اش بود که علاقه زیادی به آن ندارم ولی چاره ای هم نبود.

پس از بازگشت به هتل برای خداحافظی با دکتر روحانی و هیئت همراه ایشان متوجه شدم که آقای اباما می خواهد تلفن بزند. از آغاز هفته که مقامات آمریکایی درخواست ملاقات بین دو رییس جمهور را مطرح کرده بودند و به دلایل مختلف عملی نشده بود، کم و بیش تماس های غیررسمی بین دو هیئت ادامه داشت. در این میان ملاقات بنده و آقای کری در حاشیه جلسه 1+5 صورت گرفت و بعد هم در ادامه تماس های غیررسمی مشخص شده بود که ممکن است دو رییس بتوانند تلفنی صحبت کنند. در زمانی که من جلسه عدم تعهد را اداره می کردم 5-6 بار آمریکایی ها تماس گرفته بودند تا گفتگوی تلفنی را تنظیم کنند و نهایتا این گفتگو در آستانه ترک هتل توسط دکتر روحانی انجام شد که در آن بر اراده سیاسی طرفین برای حل موضوع هسته ای در کمترین زمان ممکن و دستور به آقای کری و بنده برای رسیدن به راه حل سریع تأکید شد. مکالمه محترمانه و مثبت بود و انشاءالله شروع خوبی برای کاری بس دشوار که حمایت همه را می طلبد و صبر مردم و اعتماد به کارگزاران و خودداری از قضاوت های سریع و جناحی و .....
نمی دانم چرا برخی در تهران این سفر و این مکالمه را که خاری در چشم بدخواهان ایران و اسلام و انقلاب است، با این حرکات نسنجیده زیر سؤال می برند. به هرحال همانطور که حافظ فرموده
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
البته می دانید که این غزل با این بیت شروع می شود که
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

انشاءالله یادبگیریم به هم خوب نگاه کنیم و اعتماد کنیم. مخصوصا به منتخب مردم ایران.

به هرحال، از ساعت 4 تا 7 بعدازظهر جمعه 6 ملاقات دوجانبه دیگر داشتم و بعد هم چند جوان متخصص ایرانی که از شهرهای مختلف به نیویورک آمده بودند را دیدم که بسیار شیرین و پرنشاط بود. در پایان هم جلسه داخلی با دوستان هیئت وزارت امورخارجه که فکر می کنم آخر جلسه هنوز دوستان در اطاق من بودند که خوابم برد.

دیروز هم که شنبه بود از ساعت 7 صبح در هتل با چند تن از ایرانیان که از شهرهای مختلف آمده بودند دیدار داشتم و از ساعت 10 صبح تا 5 بعدازظهر یک سره در محل سازمان ملل متحد با 9 وزیر امورخارجه دیدار و مذاکره داشتم که حتی نماز ظهر و عصر را هم همانجا کنار راهرو خواندم و دو تکه پیتزای سبزیجات که دوستان از بیرون تهیه کرده بودند را سرپایی خوردم. 

آخر سفر فهرست کامل ملاقات ها را تقدیم خواهم کرد. فکر نمی کنم کشور مهمی مانده باشد که با رییس جمهور یا وزیرش (یا هر دو) در این سفر ملاقات نشده باشد. آنهم به درخواست خودشان و بعضا با پیگیری شدید.

بعد از ملاقات ها به رزیدانس (همان اقامتگاه سفیر به خارجی) برگشتم. باید عرض کنم که در دوران حضور رییس جمهور به دلیل فشردگی کارها همه ما (حتی سفیر) در کنار رییس جمهور و هیئت همراه در نزدیک ترین هتل به مقر سازمان ملل متحد اقامت داشتیم. جز این امکان این همه فعالیت فشرده وجود نداشت. ولی با بازگشت ایشان بنده هم به رزیدانس برگشتم.

به هرحال در رزیدانس، جلسه 4 ساعته با تعدادی از دانشمندان هسته ای صاحب نام و برجسته آمریکایی داشتیم که نظرات خودشان را در مورد روش های فنی ایمن سازی برنامه هسته ای ایران از خطر اشاعه مطرح کردند که بسیار قابل استفاده بود. نماینده محترم سازمان انرژی اتمی که برای شرکت در 1+5 در نیویورک حضور دارند هم در جلسه تشریف داشتند. مجموعا جلسه خوب و سازنده ای بود.
هفت هشت سال قبل هم، در دوران سفارتم در نیویورک، که همزمان مسئول مذاکرات هسته ای بودم، با برخی از این افراد جلسات طولانی و متعددی در همین رزیدانس داشتم، که به طرحی منجر شد که در اواخر دوران مسئولیتم در فروردین 84 در پاریس به سه کشور اروپایی ارائه کردم (ضمنا برای ثبت در تاریخ، استفاده از پاورپوینت از آن طرح شروع شد!!). متاسفانه به دلیل فشار بولتن (معاون وقت وزارت خارجه آمریکا) بر اروپایی ها آن طرح به نتیجه نرسید که همه اذعان دارند اگر به نتیجه رسیده بود شرایط دیگری ایجاد شده بود.

امروز هم که روز یک شنبه است انشاءالله ساعت 8 و نیم صبح به استودیوی شبکه ABC در نیویورک خواهم رفت تا در یک مصاحبه زنده شرکت کنم. صبح های یک شنبه شبکه های تلویزیونی آمریکا برنامه های مشابهی دارند که به آنها Sunday Morning Talk Shows می گویند و بسیار پربیننده هستند. هر هفته هم چند تن از مقامات آمریکا در این برنامه ها شرکت می کنند. 
من اولین بار حدود 26 سال قبل در همین برنامه به همراه عصمت کتانی سفیر وقت عراق شرکت کردم. به دلیل جنگ ایران و عراق حاضر نشدیم به یک استودیو برویم و در دو اطاق نشستیم و دعوای مودبانه ای داشتیم. مرحوم آقای کتانی کرد بود و بسیار متین. البته هم آقای کتانی و هم مجری آن زمان برنامه سال ها قبل فوت کردند. "و انا بهم لاحقون." اگر باور کنیم! 

بعد از مصاحبه هم با یکی از اساتید برجسته و وطن دوست ایرانی که از کالیفرنیا (6 ساعت پرواز مستقیم تا نیویورک) تشریف آورده اند تا حقیر فدوی را ببینند دیدار خواهم کرد. سپس با 15 نفر از اساتید برجسته و سیاسیون آمریکایی ناهار خواهم خورد و شام را هم در خدمت جوانان دانشمند نخبه ایرانی خواهم بود که برای آن برنامه لحظه شماری می کنم. آن طور که در فهرست شرکت کنندگان دیدم اساتیدی از هاروارد و ام ای تی و .. همه کم و بیش زیر سی سال. 

ساعت 6 و نیم است. دوباره نماز را در میان گزارش نویسی خواندم. خیلی پرحرفی کردم. شاید به خاطر اینکه دلم از مهرورزی دوستان پربود و نماز و صحبت با شما آرام بخش.

خدا نگهدارتان و به امید دیدار

کاور دکتر ظریف در فیسبوک

يكشنبه, ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳، ۰۵:۱۷ ق.ظ

آخرین روز هفته دفاع مقدس

شنبه, ۲۸ سپتامبر ۲۰۱۳، ۰۷:۱۹ ق.ظ

در آخرین روز هفته دفاع مقدس، یاد و خاطره شهدا، جانبازان، آزادگان، ایثارگران و رزمندگان عزیز دفاع مقدس و خانواده های بزرگوار ایشان که استقلال و سربلندی کشور را مدیون از خودگذشتگی و رشادت این آزادمردان غیوریم گرامی می داریم. امیدواریم بتوانیم با کوشش و تلاش بی وقفه، ذره ای از دین خود به این بزرگان تاریخ ایران و خانواده های عزیزشان را ادا کنیم. افتخار می کنیم که نزدیک به نیمی از کارکنان وزارت امورخارجه از این گروه ارزشمند است.