دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

با توجه به حضور دکتر ظریف در فیسبوک و توئیتر جهت اطلاع رسانی در مورد آخرین نوشته های ایشان تصمیم به ایجاد این وبلاگ نمودیم. بدیهی است که این وبلاگ هیچ ارتباطی با ایشان ندارد و صرفا جهت اطلاع رسانی در مورد نوشته های رسمی ایشان می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۵۶ مطلب با موضوع «فیسبوک» ثبت شده است

فرش ایرانی در سازمان ملل

چهارشنبه, ۲ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۵:۴۶ ق.ظ

دکتر ظریف و فرش ایرانی

چهارشنبه, ۲ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۴:۵۱ ق.ظ

سلام دوستان
هم شعر را جداگانه گذاشتم که ببینید هم عکس را چرخاندم که نچرخید!
خداکند همه مشکلات این گونه حل شود.

گزارش کاری از آمریکا

چهارشنبه, ۲ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۴:۴۸ ق.ظ
دوستان سلام

ساعت 4 صبح چهارشنبه 10 مهرماه است و 11 و نیم صبح در ایران. 
دیروز هم به جلسه و ملاقات و دیدار گذشت. آنقدر در این دوهفته حرف زده ام که بعد از چند دقیقه صحبت، سرفه اجازه ادامه نمی دهد. 

دیروز صبح را با یک جلسه مفصل کاری از ساعت 8 و نیم تا ده و نیم با همکاران در نمایندگی نیویورک شروع کردم. دوستان نکات مهمی را در مورد نحوه پیگیری کارها مطرح کردند. بنده هم قدری در مورد اینکه کار جدی تازه شروع شده و تمام دستگاه سیاست خارجی و به ویژه نمایندگی نیویورک باید آماده ورود به یک تلاش دقیق، حساب شده و بسیار دشوار باشند صحبت کردم. قدری هم در مورد ضرورت پیگیری دیدگاه رییس جمهور در مورد «جهان علیه خشونت و افراطـ» و نحوه عملیاتی کردن آن صحبت کردیم. این پیشنهاد که در سخنرانی مطرح شد به انگلیسی می شود
World Against Violence and Extremism 
که اگر حروف اول کلمات آن را کنار هم بگذاریم کلمه WAVE یعنی موج درمی آید.
واقعا شروع چنین موجی از ایران صلح طلب هم برای دنیا ضروری است هم برای مقابله با پروژه صهیونیستی ایران هراسی و امنیتی کردن ایران.

بعد از جلسه با همکاران، به دعوت قائم مقام دبیرکل آقای الیاسون به سازمان ملل متحد رفتم و برای بار دوم در این سفر ملاقات کاری طولانی با او داشتم و در مورد بحث هسته ای، سوریه و امنیت منطقه خلیج فارس با او تبادل نظر کردیم. ایده های خوبی مطرح شد که امیدوارم عملی شود. امروز عصر هم برای بار دوم، به دعوت دبیرکل با ایشان دیدار خواهم داشت. 

ناهار در شورای روابط خارجی با حضور ریچارد هاس رییس شورا و تعدادی از اعضای برجسته شورا برگزار شد، که بیشتر به پرسش و پاسخ گذشت. جلسه خوبی بود و بسیاری از ابهامات به صورت شفاف و بدون رودربایستی پاسخ داده شد. من همیشه اعتقاد داشته ام که در سیاست خارجی تعارف فقط مربوط به حوزه تشریفات است، اما در حوزه موضوعات محتوایی باید شفاف و صریح بود، البته مودب، دقیق و حساب شده. 

بعد از ظهر هم دو تن از معاونین دبیرکل ملل متحد و یکی از دستیاران دبیرکل برای ملاقات های جداگانه به نمایندگی آمدند و در مورد مسایل منطقه ای، سوریه و سایر موضوعات تبادل نظر کردیم.

سرانجام در رزیدانس دیدار مفصلی با همکاران دفتر حفاظت منافع در واشنگتن داشتیم که بندگان خدا به دلیل ترافیک 7 ساعت در راه بودند (مسر واشنگتن نیویورک حداکثر 4 و نیم ساعت است) و تازه ساعت 10 شب مجبور بودند دوباره همان مسیر را با اتومبیل برگردند. 
اکثر این افراد دوستان زمان دانشجویی بنده هستند که برخی از آنها 34 سال است با کمترین امکانات و با فداکاری در دفتر خدمت می کنند. بیشتر آنها دارای دکتری و فوق لیسانس هستند و چون همه کارت سبز دارند همه شان کارهای حسابی در بیرون دفتر را رها کرده و عموما برای یک ذوره ای که در ابتدا فکر می کردند چندماهی بیشتر طول نمی کشد برای خدمت و برداشتن باری از انقلاب به دفتر آمدند و گرفتار شدند و 6 ماهشان تبدیل به 30 سال شد و پایان عمر کاری. 
بحث های خوبی در باره نحوه رسیدگی به کارها و مراجعات ایرانیان مقیم و همچنین شرایط ویژه دفتر حفاظت و کارمندان خدوم آن داشتیم که با کمترین امکانات، بهترین خدمات را در سریع ترین زمان ممکن به ایرانیان ارائه می دهند. 
من ساعت 9 و نیم شب برای یک جلسه کوتاه کاری دیگر به منظور هماهنگی برنامه های امروز اعضای هیئت همراه، با دوستان خداحافظی کردم. شاید ساعت 10 برای بازگشت به واشنگتن راه افتاده باشند یا حتی دیرتر. امیدوارم که به سلامت به مقصد برسند.

امروز هم صبحانه را در انجمن آسیایی با تعدادی از نخبگان آمریکایی صرف خواهم کرد. سپس در محل دفتر نمایندگی از کاردینال مک گریگ و اسقف چین (که به ترتیب رهبران بسیار پربفوذ کلیسای کاتولیک و انگلیکن واشنگتن هستند و مهمترین کلیسای واشنگتن یعنی کاتیدرال ملی واشنگتن Washington National Cathedral در اختیار آنهاست) ملاقات می کنم که از زمان سفارت آنها را می شناسم و تلاش زیادی در گفتگو میان ادیان ابراهیمی و گفتگوی تمدن ها داشته اند. 

برای ناهار از سفرای کشورهای مترقی آمریکای لاتین دعوت کرده ایم که به نمایندگی خواهند آمد. این کشورها دوستان ایران در سال های سخت بوده اند و سیاست خارجی موفق نیازمند قدرشناسی و حفظ و تقویت دوستی هاست. در جهان به هم پیوسته امروز و به ویژه در سازمان ملل متحد، همه کشورها اهمیت دارند و رابطه با تک تک آنها باید با دقت و جدیت دنبال شود. رابطه خوب میان ایران و آمریکای لاتین کماکان برای ما بسیار مهم است و چون فرصت نشد در میان دیدارهای فشرده هفته قبل، رؤسای جمهور و یا وزرا را ملاقات کنیم، از این طریق هم اهمیت روابط را نشان خواهیم داد و هم فرصتی برای هماهنگی مواضع و اقدامات در مجمع عمومی فراهم می شود.

بعد از ظهر امروز هم دیداری با اعضای شورای آتلانتیک دارم که از واشنگتن برای ملاقات به نمایندگی خواهند آمد و همچنین ملاقاتی با حدود بیست نفر از اساتید دانشگاه پرینستون که آنها هم از راه دور برای دیدار و گفتگو به نمایندگی می آیند.

امیدواریم این تلاش های ناقابل مورد رضای خدا و شما مردم خوب قرار گیرد و گامی در جهت اعتلای نام و جایگاه ایران و ایرانی و اقتدار و توسعه و رفاه کشور و مردم باشد.

خدانگهدار همه شما و ایران عزیز باد


مصاحبه با المانیتورسلام دوستان
ساعت 6 صبح سه شنبه است. ملاقات های دیروز خوب بود. امروز هم ادامه دارد. چند مصاحبه هم کردم که صداو سیما شاید پخش کند. ضمنا از خبرنگار خوب صدا و سیما خواستم که مصاحبه را در کنار فرش اهدایی به سازمان ملل متحد در زمان سفارتم، که شعر بنی آدم سعدی را با آن به سازمان ملل متحد آوردم، انجام دهد. اگر فرصت کردید نگاه کنید. 

یک مصاحبه هم با المانیتور داشتم که امروز چاپ شد. 
http://www.al-monitor.com/pulse/originals/2013/09/foreign-minister-zarif-seeks-iranian-role-in-syria-talks.html

دو توییت هم در مورد سخنان اباما پس از ملاقات او با نتانیاهو نوشتم که با تندترین لحن مؤدبانه حرف ها و جهت گیری اباما را به شدت نقد کردم. اگر اجازه بدهید می خواستم تحلیل خودم را در مورد این سخنان خدمت شما تقدیم کنم.

چند روزی است در این صفحه و در مصاحبه های داخلی به محضر مردم خوب مان عرض کرده ام که هفته گذشته تنها آغاز یک مسیر دشوار و پر فراز و نشیب بود . نه می بایست در این مسیر از یک تحول مثبت ذوق زده شد و نه می شود با یک مشکل از پیگیری عزت مندانه منافع کشور باز ایستاد. مهم تر از همه این که نباید برای پیشبرد منافع داخلی و تبلیغات زودگذر دیدگاه های جناحی، تحولات و اقدامات را به شکلی معرفی کرد که منافع ملی را خدشه دار کند و یا پیام غلط به طرف مذاکره بدهد.

نتانیاهو و جناح تندرو آمریکا به شدت نگرانند. منزوی شده اند. 75 درصد مردم آمریکا می خواهند موضوع هسته ای با مذاکره حل شود. این در حالیست که تنها چندماه پیش اکثریت قاطع آمریکاییها تنها راه برای حل موضوع با ایران را راه نظامی می دانستند. معلوم است که جنگ طلبان باید از روحانی بترسند. 
نتانیاهو از بعدازظهر جمعه با چندین سرمقاله توسط ستون نویس های سرشناس لابی اسراییل ضدحمله خود را شروع کرد و سراسیمه برای جلوگیری از هرگونه پیشرفت مذاکرات هسته ای به واشنگتن رفت. امروز هم در نیویورک در سازمان ملل متحد سخنرانی می کند و یک نمایش فریب کارانه دیگر را ارائه خواهد داد. 
تمام هدف نتانیاهو و لابی صهیونیستی این است که مانع پیشرفت مذاکرات شوند تا بتوانند بر کنگره برای تحریم بیشتر و بستن دست رییس جمهور برای رسیده به راه حل مذاکراتی (که هدف تحریم هایی است که در مجلس نمایندگان تصویب شده و در سنا در حال بررسی است) فشار بیاورند. 
مصاحبه یکشنبه وزیر خارجه آمریکا با برنامه 60 دقیقه که در آن گفت ظرف سه ماه می توانیم موضوع هسته ای را حل کنیم، پاسخی به این فشارهاست، که اتفاقا نتانیاهو و لابی صهیونیستی در آمریکا که منافع اسراییل را بر منافع آمریکا ترجیح می دهند و برای رسیدن به اهداف پلیدشان از هر فشار و تهدید و تطمیع و پرونده سازی و ... استفاده می کنند را نگران تر کرده است.

حرف های اباما در این میان کاملا غیرقابل قبول بود و هیچ نشانی از نقشی که رییس جمهور آمریکا باید برای حل موضوع هسته ای در کشورش ایفا نموده، و بجای دنباله روی از تندروها، رهبری کشورش را در این موضوع تاریخی بدست گیرد، نداشت. اما غیرقابل پیش بینی نبود. معلوم بود تلاش دارد نتانیاهو و برخی کشورهای عربی (که متأسفانه آنها هم برای جلوگیری از حل موضوع هسته ای با صهیونیست ها همداستان شده اند) را آرام کند.

می دانیم که بسیاری در آمریکا به دنبال بهانه برای فشار به ملت بزرگ ایرانند. می دانیم که جنگ طلبان از حل موضوعات نگرانند و حیات خود را در هراس افکنی و دروغ بافی می بینند. می دانیم که مقامات آمریکایی حتی اگر حسن نیست هم داشته باشند (که هنوز نشان جدی از آن ندیده ایم) به شدت از این گروه های فشار تأثیر می پذیرند. می دانیم که بین اظهارات علنی شان و حرف هایشان در مذاکرات (حتی در برابر کل اعضای 1+5) اختلاف است. اتفاقا به دلیل همین پیچیدگی هاست که از ابتدا تذکر دادیم که راه دشورای در پیش است. مثل بعضی ها در گذشته بعد از یک مذاکره خوب ذوق زده نشدیم. با چشمانی باز منافع مردم بزرگ ایران را دنبال می کنیم. 

ولی اجازه نخواهیم داد که نتانیاهو آینده مذاکرات ما را تعیین کند. 

از این حرف ها زیاد خواهیم شنید. به محکم ترین شکل هم جواب خواهیم داد. مهم آن است که بدانیم مسیر دشواری شروع شده است. این مسیر یک نبرد دیپلماتیک است و نه یک رابطه دوستانه و صمیمی. امر برای هیچکس در دولت مشتبه نشده است. نمی دانم چرا برخی از دوستان در صحبت ها به شکلی اظهارنظر و نصیحت مشفقانه می فرمایند که گویی رییس جمهور و بنده که هریک بیش از سی سال سابقه کار سیاست خارجی داریم از درک بدیهیات سیاست ناتوانیم. این حرف ها ممکن است برای سخنرانی خوب باشد، اما برادران عزیز بدانند که پیام بسیار بدی برای طرف مقابل دارد و مذاکره کنندگان شما (یا به قولی سربازان خط مقدم شما را) ناپخته و زودباور جلوه می دهد.

خدا نگهدار شما و ایران اسلامی عزیز باد
شاد و سربلند باشید.


دوشنبه 8 مهر 92- در کنار فرش مزین به شعر بنی آدم در سالن مذاکرات ملل متحد. شعر جاودانه سعدی در وسط فرش با الیاف طلا نقش بسته است. این فرش را استاد صیرفیان در دوران سفارت بنده و در اواخر ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی به سازمان ملل متحد هدیه دادند. افتخار می کنم که از این طریق آنچه سال ها در کتاب ها خوانده بودیم و هیچ جای سازمان ملل متحد اثری از آن ندیده بودیم را بالاخره به ملل متحد آوردیم.

کاور دکتر ظریف - شعر

دوشنبه, ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۳، ۰۷:۰۹ ق.ظ

دست مریزاد

دوشنبه, ۳۰ سپتامبر ۲۰۱۳، ۰۶:۱۱ ق.ظ

سلام دوستان
ساعت 5 و ربع صبح نیویورک است. امروز صبح زودتر از معمول بیدار شدم و یک ساعت است که نوشته های شما را در مورد روز مولانا می خوانم. دست مریزاد. آیا توجه کرده اید که در میان همه نوشته های بنده، این یکی هم بیشترین لایک را دارد و هم بیش از 3000 اظهارنظر؟ چقدر ابیات زیبایی از مولانا نوشته بودید. مثلا

ای دلبر و مقصود ما، ای قبله و معبود ما
آتش زدی در عود ما، نظاره کن در دود ما

و یا

ای عاشقان، ای عاشقان، آنکس که بیند روی او 
شوریده گردد عقل او، آشفته گردد خوی او 

معشوق را جویان شود، دکان او ویران شود 
بر رو و سر پویان شود، چون آب اندر جوی او 

در عشق چون مجنون شود، سرگشته چون گردون شود 
آن کو چنین رنجور شد، نایافت شد داروی او 

.....

دیروز به لطف خدا مصاحبه و جلسات خوب بود. البته مصاحبه بسیار چالشی بود ولی به هرحال باید تلاش کرد. امیدوارم اشتباهات مرا با دیده خطاپوشتان ببخشید. 
دو ساعت هم بین جلسات فرصت کردم کنار دریاچه مصنوعی در پارک مرکزی (Central Park) نیویورک که روبروی رزیدانس است راه بروم. البته راستش از یکی از دوستان قدیمی که برای دیدار آمده بود تقاضا کردم که بجای نشستن توی اطاق و صحبت کردن، راه برویم و حرف بزنیم. خوب بود. یک هفته بود جز فاصله 4-5 قدمی درب ماشین تا درب هتل یا رزیدانس را در هوای آزاد نبودم. 

جلسه با نخبگان ایرانی هم حدود 3 و نیم ساعت طول کشید و بسیار مفید و لذت بخش بود. البته من بیشتر شنونده بودم و از نظرات و پیشنهادهای دوستان استفاده کردم.

امروز هم حدود 8 ملاقات در محل سازمان ملل متحد یا نمایندگی دارم . چند وزیر امور خارجه را خواهم دید و با چند تن از مقامات سازمان ملل متحد منجمله خانم پیلای کمیسرعالی حقوق بشر مذاکره خواهم داشت. خدا را شکر که ملاقات های این هفته به فشردگی هفته قبل نیست ولی بازهم بیشتر از حد معمول است. 

خدا نگهدار

روز مولانا گرامی باد

يكشنبه, ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳، ۰۷:۱۲ ق.ظ

سلام دوستان

8 مهر، روز مولانا گرامی باد. چند بیت از مولانا به انتخاب همسرم:

ای دلا منظور حق آنگه شوی که چو جزوی سوی کل خود روی
***** 
دل نباشد غیر آن دریای نور دل نظرگاه خدا و آنگاه کور
*****
چون که دریاهای رحمت جوش کرد سنگها هم آب حیوان نوش کرد
*****
آب کم جو تشنگی آور بدست تا بجوشد آب از بالا و پست

روزتان خوش

دوستان سلام
ساعت 5 صبح یکشنبه به وقت نیویورک و 1 و نیم بعدازظهر به وقت ایران عزیز است. بنده و همراهانم از وزارت امورخارجه هنوز در نیویورک هستیم و مذاکرات دوجانبه با وزرای خارجه و مصاحبه ها و دیدارهای جانبی من تا روز پنجشنبه ادامه خواهد داشت و سپس به تهران باز خواهیم گشت.

صبح جمعه را از ساعت 5 و ربع با نوشتن گزارش قبلی برای شما شروع کردم و چون هنوز وقت نمازصبح نشده بود، قسمتی از گزارش را قبل از نماز و بقیه را بعد از نماز نوشتم. بعد هم نگاهی داشتم به برخی از پیام های شیرین شما که خستگی هرکار سخت و حرف ناسزایی را رفع می کند. 
با ریاست محترم جمهوری صبحانه خوردم و حدود ساعت 8 و نیم صبح برای فراهم کردن مقدمات جلسه وزرای امورخارجه عدم تعهد که به ریاست بنده برگزار می شد به مقر ملل متحد رفتم. 
ساعت 9 و ربع جلسه با سخنرانی رییس جمهور، دبیرکل ملل متحد و رییس مجمع عمومی آغاز شد و تا 1 و نیم بعدازظهر ادامه داشت و حدود 30 وزیر و نماینده عالیرتبه کشورهای عضو در مورد حاکمیت قانون در روابط بین الملل سخنرانی کردند. 
ریاست این گونه جلسات خسته کننده است، چون به عنوان رییس کار زیادی نباید انجام دهی؛ 4 ساعت و نیم باید آن بالا بنشینی و مؤدبانه گوش بدهی و از یک سخنران تشکر کنی و نوبت بعدی را اعلام کنی. البته وقتی جلسات بین المللی به تصمیم گیری می رسند آن وقت ریاست هم چالشی و هم شیرین می شود که بارها در گذشته های دور و نزدیک این تجربه را داشته ام. ولی فعلا این ریاست از نوع تشریفاتی اش بود که علاقه زیادی به آن ندارم ولی چاره ای هم نبود.

پس از بازگشت به هتل برای خداحافظی با دکتر روحانی و هیئت همراه ایشان متوجه شدم که آقای اباما می خواهد تلفن بزند. از آغاز هفته که مقامات آمریکایی درخواست ملاقات بین دو رییس جمهور را مطرح کرده بودند و به دلایل مختلف عملی نشده بود، کم و بیش تماس های غیررسمی بین دو هیئت ادامه داشت. در این میان ملاقات بنده و آقای کری در حاشیه جلسه 1+5 صورت گرفت و بعد هم در ادامه تماس های غیررسمی مشخص شده بود که ممکن است دو رییس بتوانند تلفنی صحبت کنند. در زمانی که من جلسه عدم تعهد را اداره می کردم 5-6 بار آمریکایی ها تماس گرفته بودند تا گفتگوی تلفنی را تنظیم کنند و نهایتا این گفتگو در آستانه ترک هتل توسط دکتر روحانی انجام شد که در آن بر اراده سیاسی طرفین برای حل موضوع هسته ای در کمترین زمان ممکن و دستور به آقای کری و بنده برای رسیدن به راه حل سریع تأکید شد. مکالمه محترمانه و مثبت بود و انشاءالله شروع خوبی برای کاری بس دشوار که حمایت همه را می طلبد و صبر مردم و اعتماد به کارگزاران و خودداری از قضاوت های سریع و جناحی و .....
نمی دانم چرا برخی در تهران این سفر و این مکالمه را که خاری در چشم بدخواهان ایران و اسلام و انقلاب است، با این حرکات نسنجیده زیر سؤال می برند. به هرحال همانطور که حافظ فرموده
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
البته می دانید که این غزل با این بیت شروع می شود که
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

انشاءالله یادبگیریم به هم خوب نگاه کنیم و اعتماد کنیم. مخصوصا به منتخب مردم ایران.

به هرحال، از ساعت 4 تا 7 بعدازظهر جمعه 6 ملاقات دوجانبه دیگر داشتم و بعد هم چند جوان متخصص ایرانی که از شهرهای مختلف به نیویورک آمده بودند را دیدم که بسیار شیرین و پرنشاط بود. در پایان هم جلسه داخلی با دوستان هیئت وزارت امورخارجه که فکر می کنم آخر جلسه هنوز دوستان در اطاق من بودند که خوابم برد.

دیروز هم که شنبه بود از ساعت 7 صبح در هتل با چند تن از ایرانیان که از شهرهای مختلف آمده بودند دیدار داشتم و از ساعت 10 صبح تا 5 بعدازظهر یک سره در محل سازمان ملل متحد با 9 وزیر امورخارجه دیدار و مذاکره داشتم که حتی نماز ظهر و عصر را هم همانجا کنار راهرو خواندم و دو تکه پیتزای سبزیجات که دوستان از بیرون تهیه کرده بودند را سرپایی خوردم. 

آخر سفر فهرست کامل ملاقات ها را تقدیم خواهم کرد. فکر نمی کنم کشور مهمی مانده باشد که با رییس جمهور یا وزیرش (یا هر دو) در این سفر ملاقات نشده باشد. آنهم به درخواست خودشان و بعضا با پیگیری شدید.

بعد از ملاقات ها به رزیدانس (همان اقامتگاه سفیر به خارجی) برگشتم. باید عرض کنم که در دوران حضور رییس جمهور به دلیل فشردگی کارها همه ما (حتی سفیر) در کنار رییس جمهور و هیئت همراه در نزدیک ترین هتل به مقر سازمان ملل متحد اقامت داشتیم. جز این امکان این همه فعالیت فشرده وجود نداشت. ولی با بازگشت ایشان بنده هم به رزیدانس برگشتم.

به هرحال در رزیدانس، جلسه 4 ساعته با تعدادی از دانشمندان هسته ای صاحب نام و برجسته آمریکایی داشتیم که نظرات خودشان را در مورد روش های فنی ایمن سازی برنامه هسته ای ایران از خطر اشاعه مطرح کردند که بسیار قابل استفاده بود. نماینده محترم سازمان انرژی اتمی که برای شرکت در 1+5 در نیویورک حضور دارند هم در جلسه تشریف داشتند. مجموعا جلسه خوب و سازنده ای بود.
هفت هشت سال قبل هم، در دوران سفارتم در نیویورک، که همزمان مسئول مذاکرات هسته ای بودم، با برخی از این افراد جلسات طولانی و متعددی در همین رزیدانس داشتم، که به طرحی منجر شد که در اواخر دوران مسئولیتم در فروردین 84 در پاریس به سه کشور اروپایی ارائه کردم (ضمنا برای ثبت در تاریخ، استفاده از پاورپوینت از آن طرح شروع شد!!). متاسفانه به دلیل فشار بولتن (معاون وقت وزارت خارجه آمریکا) بر اروپایی ها آن طرح به نتیجه نرسید که همه اذعان دارند اگر به نتیجه رسیده بود شرایط دیگری ایجاد شده بود.

امروز هم که روز یک شنبه است انشاءالله ساعت 8 و نیم صبح به استودیوی شبکه ABC در نیویورک خواهم رفت تا در یک مصاحبه زنده شرکت کنم. صبح های یک شنبه شبکه های تلویزیونی آمریکا برنامه های مشابهی دارند که به آنها Sunday Morning Talk Shows می گویند و بسیار پربیننده هستند. هر هفته هم چند تن از مقامات آمریکا در این برنامه ها شرکت می کنند. 
من اولین بار حدود 26 سال قبل در همین برنامه به همراه عصمت کتانی سفیر وقت عراق شرکت کردم. به دلیل جنگ ایران و عراق حاضر نشدیم به یک استودیو برویم و در دو اطاق نشستیم و دعوای مودبانه ای داشتیم. مرحوم آقای کتانی کرد بود و بسیار متین. البته هم آقای کتانی و هم مجری آن زمان برنامه سال ها قبل فوت کردند. "و انا بهم لاحقون." اگر باور کنیم! 

بعد از مصاحبه هم با یکی از اساتید برجسته و وطن دوست ایرانی که از کالیفرنیا (6 ساعت پرواز مستقیم تا نیویورک) تشریف آورده اند تا حقیر فدوی را ببینند دیدار خواهم کرد. سپس با 15 نفر از اساتید برجسته و سیاسیون آمریکایی ناهار خواهم خورد و شام را هم در خدمت جوانان دانشمند نخبه ایرانی خواهم بود که برای آن برنامه لحظه شماری می کنم. آن طور که در فهرست شرکت کنندگان دیدم اساتیدی از هاروارد و ام ای تی و .. همه کم و بیش زیر سی سال. 

ساعت 6 و نیم است. دوباره نماز را در میان گزارش نویسی خواندم. خیلی پرحرفی کردم. شاید به خاطر اینکه دلم از مهرورزی دوستان پربود و نماز و صحبت با شما آرام بخش.

خدا نگهدارتان و به امید دیدار

کاور دکتر ظریف در فیسبوک

يكشنبه, ۲۹ سپتامبر ۲۰۱۳، ۰۵:۱۷ ق.ظ