دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

با توجه به حضور دکتر ظریف در فیسبوک و توئیتر جهت اطلاع رسانی در مورد آخرین نوشته های ایشان تصمیم به ایجاد این وبلاگ نمودیم. بدیهی است که این وبلاگ هیچ ارتباطی با ایشان ندارد و صرفا جهت اطلاع رسانی در مورد نوشته های رسمی ایشان می باشد.

طبقه بندی موضوعی

قبل از سفر ژنو

يكشنبه, ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۰۴ ق.ظ

سلام دوستان

ساعت 9 و ربع شب یکشنبه است و فردا برای مذاکرات 1+5 عازم ژنو خواهم بود. انشاءالله در جلسه افتتاحیه این مذاکرات، چارچوب پیشنهادی ایران برای راه حل هسته ای را ارائه خواهم داد و سپس همکاران من مذاکرات را با اعضای 1+5 ادامه می دهند و در صورت ضرورت من هم مداخله خواهم کرد.

همانطور که قبلا هم گفته ام، فردا تازه شروع یک راه دشوار و نسبتا زمانبر است. امیدوارم تا چهارشنبه بتوانیم در مورد نقشه راهی برای رسیدن به راه حل به تفاهم برسیم. ولی حتی در صورت حسن نیت طرف مقابل، برای توافق در مورد جزئیات و شروع به اجرا احتمالا به یک جلسه دیگر در سطح وزرا نیاز خواهیم داشت.

گرچه ما تلاش خواهیم کرد که در سریع ترین زمان مذاکرات را به نتیجه برسانیم و اجازه ندهیم مذاکره خود به هدف تبدیل شود، ولی نباید فراموش کنیم که تیم مذاکره کننده جدید تلاش دارد روندی که 6 سال ادامه داشته و به هیچ توافقی نیانجامیده است را تغییر دهد. بدون آنکه قصد قضاوت داشته باشم، معتقدم که حتماً مذاکره و تلاش برای رسیدن به تفاهم دشوارتر و پرمخاطره تر از اعلام مواضع صرف است. به همین دلیل نیاز به همراهی داخلی و خودداری از قضاوت های عجولانه و به ویژه اظهارنظرهای سیاسی و جناحی برای این مذاکرات بیشتر از هر زمان دیگری است. 

توقع ما از دوستان رسانه ای و سایت هایی که در 6 سال گذشته حمایت بی دریغ خود را (حتما با حسن نیت و توجه به شرایط کشور) از تیم مذاکره کننده قبلی کشور گسیل می داشتند، این است که لااقل چند روزی به ما فرصت دهند، و قبل از شروع مذاکرات، با فضاسازی و شایعه پراکنی و حتی ترجمه غلط اظهارات، اقدام به تخریب این حرکت ملی نکنند. 

البته من اطمینان دارم که اکثریت قریب به اتفاق مردم خوب ایران، از اقشار و گرایش های سیاسی مختلف، به سیاست های دولت و دستگاه سیاست خارجی اعتماد دارند و آماده اند که به ما فرصت پیگیری منافع ملی و تأمین حقوق و رفاه مردم را با پشت گرمی به حمایت اجماعی داخلی بدهند. 

امروز نامه بزرگوارانه جمعی از اساتید محترم و دانشجویان عزیز دانشگاه امام صادق را دیدم که از سیاست خارجی حمایت نموده و با سخاوتمندی بنده را مورد لطف خویش قرار داده بودند. عصر امروز هم میزبان جمعی از فضلای برجسته حوزه علمیه قم بودم که از منظر تعالیم عالیه اسلامی، مؤکدا موافق اولویت اینجانب و وزارت امور خارجه در خنثی سازی پروژه امنیتی کردن چهره و جایگاه جهانی جمهوری اسلامی ایران بودند و از دستاوردهای بی نظیر سفر ریاست محترم جمهوری به نیویورک و سیاست های وزارت امور خارجه حمایت کردند. این دو واقعه را در آستانه سفر به ژنو به فال نیک می گیرم و امیدوارم که حمایت و دعای شما مردم خوب زمینه ساز شروعی جدید در روابط خارجی کشور باشد.

امید هست که زودت به بخت نیک ببینم
تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی

بار دیگر از همه شما برای بزرگواری های بی دریغ و دلگرم کننده تان سپاسگزاری می کنم و شما را به خدا می سپارم. انشاءالله گزارش بعدی از ژنو. شب بخیر.

روز بزرگداشت حافظ

يكشنبه, ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۵:۰۶ ق.ظ

سلام دوستان
دیروز روز بزرگداشت حافظ بود. بیتی از حافظ که بسیار به آن علاقمندم را به عنوان بزرگداشت این روز بر روی زمینه صفحه تقدیم کردم.
شاد و سربلند باشید

تغییر کاور پروفایل دکتر ظریف

يكشنبه, ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۴:۰۸ ق.ظ

کاور دکتر ظریف

سلام دوستان
ساعت 9 و نیم صبح جمعه است و امیدوارم که از امروز صبح، همه مان یک بسم الله بگوییم و فراز ونشیب چند روز گذشته را فراموش کنیم؛ کار جدی را شروع کنیم که هفته آینده کار بزرگی در پیش است و بیش از هر چیز نیاز به اجماع داخلی و همدلی ملی دارد. 
انشاءالله با دعای شما و همه خوبان، من هم امروز قدری بهترم و کار آماده کردن مطالب برای جلسه 1+5 را شروع می کنم. 
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد.
روز جمعه خوبی داشته باشید. خدانگهدار

کاور دکتر ظریف - بسم الله ...

جمعه, ۱۱ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۵:۱۷ ق.ظ

بسم الله

منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

پنجشنبه, ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۱۸ ق.ظ

سلام دوستان
ساعت 12 و 45 دقیقه شب چهارشنبه ( به عبارت صحیح تر 45 دقیقه بامداد پنجشنبه) است و به خاطر درد پا و کمر خوابم نمی برد.
از همه دعاها و محبت های شما و دیگر دوستان در فضای مجازی بسیار سپاسگزارم. ولی تقاضا می کنم از ناسزا گفتن پرهیز فرمایید و لعنت و نفرین هم نکنید که "منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن"؛ یعنی ما ملت بزرگ و دارای عمق تاریخی و غنای فرهنگی، دیده به بد دیدن (لااقل در مورد هم وطنان خود) نخواهیم آلود.

در میان نوشته های شما، یکی از دوستان به نام جناب آقای محمد قیصری مطلب سخاوتمندانه ای را به عنوان پیام و ایمیل فرستادند و پیشنهاد کردند که روی این صفحه بگذارم. البته امتثال امر ایشان به معنی باور کردن حتی بخش کوچکی از بزرگواری های سخاوتمندانه ایشان در باره خودم نیست که به فرموده امیرمؤمنان و فخر پرهیزکاران، امام علی علیه السلام
أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا یَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِی مَا لَا یَعْلَمُون

«من به نفس خویش از دیگران آگاهترم و خداى من از من به نفس من آگاهتر است. خدایا به آنچه در باره من مىگویند مؤاخذهام مفرما. و مرا از آنچه در بارهام گمان مىبرند بهتر کن و آنچه را در باره من نمىدانند ببخش.» 

به هر حال، ضمن تشکر از بزرگواری همه شما و این دوست خوب و صمیمی، این شما و این متن زیبای آقای قیصری عزیز:

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
بالاخره مرد پرکار، کاربلد و نستوه کابینه هم به ستوه آمد. مردی که به زعم بسیاری، طرحی نو اگر نگوییم در سپهر سیاست ایران، دست کم در عرصه سیاست خارجی ایران و وزارت امورخارجه در انداخته است. کمتر سابقه داشته که دولتمردان ما چنین بی پرده و حریم و روتوش خود را در مواجهه با مخاطبان خود قرار دهند و نشان دهند که دولتمرد هم می تواند در عین کیاست و سیاست به ادب شهره شود و حسی سرشار از احترام و اعتماد را در طیف وسیع مخاطبان خود از موافق تا مخالف برانگیزد.
شاید از همین روی هم هست که بعضی ها معتقدند ظریف دیر یا زود خسته خواهد شد، به ستوه آمده و مجبور خواهد شد به قاعده و قاموس سیاست و سیاست ورزی در ایران تن دهد؛ سیاستی که نه در معنای ارسطویی آن معطوف به تدبیر بهینه امور، بلکه مصروف دغلکاری ها و بازی های سیاسی داخلی خواهد شد. اما کیست که نداند ظریف تاکنون سویه خوب سیاست که شفافیت، اعتماد، علم و تدبیر امور است را نشان داده و همانطور که پیشتر نیز در مجلس گفت: «همیشه با شما صادق بوده و خواهم بود و اگر غیر 5 باشد در چنین مسندی نخواهم بود» که ظریف نه به اصرار خود و در طلب جاه که به ابرام اهل فن و تشخیص راه از چاه آمده بود. خیل طرفداران و محبوبیت او در فضاهای مجازی و غیرمجازی که با محبوبیت رئیس جمهور پهلو می زند، گواهی بر این مدعاست!
لازم نیست کسی حتما با آقای ظریف مراوده داشته یا ایشان را از نزدیک بشناسد. در همین مدت کوتاه دیدیم و شنیدیم که در قامت یک دولتمرد دیپلمات چه کرده است. حتی فارغ از قیاس با دیگران و السابقون، که اساسا قیاسی مع الفارق است و حکایت ماه من و ماه گردون، وی به گواه دوست و دشمن دیپلماتی برجسته در مقیاس جهانی و با متر و معیار بین المللی است. شاید در کمتر موردی ما این سطح از تخصص، تعهد و کارایی را در چنین مقام برجسته ای شاهد باشیم و از همین روی نیز حق داریم ذوق کرده و بر خود ببالیم که نتیجه آن را همگان دیدند و زبان به تحسین گشودند. این نه سخن من که دانش آموز علوم سیاسی و روابط بین الملل هستم، که احساسی فراگیر است. 
تلاش های بی وقفه ایشان در وزارت امور خارجه از همان روز اول عهده داری مسئولیت، بر کسی پوشیده نبوده است. دیدیم تلاش های ایشان را در زمینه جلوگیری از یک جنگ ویران کننده دیگر در منطقه؛ آنهم زمانی که شیپورهای جنگ نواخته شده بود و جنگ طلبان منطقه ای و فرامنطقه ای چنان پرکوب بر کوس جنگ می کوبیدند که صدای مخالف ترتین مخالفان جنگ هم در هیاهوی یاوه گویان پربسیار داشت خفه می شد و گوش خوشبین ترین طرفداران صلح را هم به خبری غیر از جنگ امیدی نبود، دیدیم که چگونه آتش جنگ به آب دیپلماسی فرو نشست.
تلاش‌های بی وقفه ایشان و تیم همراه در نیویورک در زدودن ماسکی که دشمنان این مرزوبوم برای ایران طراحی کرده بودند تا ما را چنان نشان دهند که می خواستند و در عوض ارائه چهره‌ای واقعی، درخور و شایسته ای از ایران اسلامی را کیست که نفهمد.
می خواستم به آقای ظریف بگویم که ما مردم، دیدیم تلاش های شما را و از قضا خوب هم دیدیم که چطور برخلاف سابق، دشمنان داخلی این ملت و مملکت به حاشیه رانده شدند و همچون افعی زخم خورده این قدر به در دیوار ملل متحد کوبیدند که عن قریب است، خود به نیش خود گزیده شوند و همچون آبی که به لانه مورچگان افتاده باشد، خواب خیلی ها آشفته شد تا مجبور شوند به تکاپو افتاده تا بدان حد که متوهمی همچون نتانیاهو پیشنهادی به مضحکی اتحاد اعراب و اسرائیل برای مقابله با تحرکات ایران را بدهد.
جناب آقای ظریف خواستم به شما بگویم که دل قوی دار و قامت استوار! که ما مردم اگر چه ممکن است صدایمان در هیاهوی بسیارگویان که قامتی کوتاه، اما صدایی بلند دارند، شنیده نشود، اما مطمئن باشید که در قلبهایمان دستانتان را به گرمی می فشاریم، عمیقا به شما خسته نباشید می گوییم و دعای خیرمان را بدرقه راهتان می کنیم که به قول لسان الغیب:
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب/ جمله می‌داند خدای حالگردان غم مخور
و خطاب به آنان که در جواب تلاش های شما، ترشرویی و درشت خویی می کنند، این شعر سیف فرقانی را زیر لب زمزمه می کنیم که:
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم 
تا سختیِ کمان شما نیز بگذرد
جناب آقای ظریف، ما از روزی که سکان سیاست خارجی کشور را به دست شما سپرده ایم، دلمان قرص شده است و دیگر تن و بدنمان نمی لرزد که منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید!؛ چرا که چون ما را نوح است کشتیبان ز طوفان غم نخوریم. من نیز اگر چه دیروز بعد از خواندن پیام شما دلم گرفت، اما به قول خواجه شیراز:
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سرکشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور!

محمد قیصری
17/7/92

صداقت دکتر ظریف

پنجشنبه, ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۵:۲۵ ق.ظ

بعد از درج دوباره ی این مطلب (همراه با اصلاحات املایی) دکتر ظریف دلیل خود را برای این کار صادقانه بیان کردند که مورد استقبال کاربران قرار گرفت.

صداقت دکتر ظریف

کاور دکتر ظریف - تحمل

پنجشنبه, ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۴:۲۰ ق.ظ


تحمل

دکتر از علت کمر درد خود می گوید

سه شنبه, ۸ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۳۰ ق.ظ

دوستان سلام
شب شما بخیر. 

ساعت 9 و نیم شب است و تازه از بیمارستان و مطب پزشک برگشته ام و توانسته ام قدری بنشینم تا این مطلب را برای شما بنویسم. امروز صبح، بعد از دیدن تیتر یک روزنامه، کمردرد و پادرد شدیدی گرفتم. حتی نمی توانستم راه بروم یا بنشینم. فکر کردم دیسک کمر و سیاتیک گرفته ام. فقط توانستم دو ملاقات خارجی را انجام دهم. بقیه برنامه ها را لغو کردم. جلساتم با بعضی از معاونین وزارت خارجه را در حالت استراحت انجام دادم. وقتی 4-5 ساعت استراحت مشکل را حل نکرد، ساعت 5 بعدازظهر دفترم در وزارت امور خارجه را ترک کردم و به بیمارستان رفتم. خدا را شکر ام آر آی نشان داد که مشکل من بیشتر عصبی و اسپازم عضلانی است و با ورزش درست می شود. از برادر و دوست عزیزم دکتر سید رضا رضوی، پزشک بزرگوار و عارفی که بیش از 90 دقیقه با محبت فراوان تلاش کرد که درد مرا آرام کند بی نهایت سپاسگزارم.

به هر حال، روز تلخی بود ولی برای من بسیار آموزنده. یاد گرفتم که هرچه می خواهم بگویم علنی و عمومی بگویم و گرنه بازار سوءاستفاده بسیار داغ است.

باعث تاسف است که یک و نیم ساعت بحث جدی، صمیمانه و خصوصی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، که صراحتا توافق شده بود محرمانه و غیرقابل نقل خواهد ماند، در چندجمله خلاصه شد که هیچ ارتباطی با بحث مفصل من نداشت و به مطبوعات درز داده شد. بدتر از آن افرادی که خود را قاضی صداقت بنده دانسته و با تیتر کوچک صداقت مرا می ستایند، با بزرگترین تیتر ممکن جمله ای را از من به عنوان نقل قول مستقیم از بنده منتشر کردند که با آنچه گفته بودم مطابقت نداشت. جالب آنجاست که کسانی که ادعای ولایتمداری دارند جلوتر از رهبری حرکت می کنند و هیچ از خود نمی پرسند که اگر ایشان مصلحت می دیدند خودشان مصادیق را روشن می فرمودند.

به هرحال سخنگوی وزارت امور خارجه مطلب را تکذیب کرد، ولی من درس مهمی را آموختم. ذوستان عزیزی که مطالب جلسه محرمانه را بدون توجه به محتوای مطلب به سلیقه خود به بیرون منعکس کردند، منبعد تنها توقع اظهارنظر رسمی در جلسات علنی از بنده داشته باشند.

چند بیت از مولانا برای حسن ختام

تو مکن تهدیدم از کشتن که من
تشنه زارم به خون خویشتن
آزمودم مرگ من در زندگی است
چون رهم زین زندگی پایندگی است

شبتان بخیر. شاد و سربلند باشید

بجای گزارش شعری از شیخ بهایی

سه شنبه, ۸ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۵:۳۲ ق.ظ

دوستان سلام

ساعت 6 و نیم صبح سه شنبه است. دیروز هم به دیدار با مسئولین مختلف برای تشریح دستاوردهای سفر نیویورک گذشت و ساعت 7 تا 10 شب هم جلسه ای با مدیران مسئول رسانه داشتم که جلسه خوبی بود. اموروز هم برنامه شلوغی دارم که شامل حضور مجدد در یکی از فراکسیون های مجلس شورای اسلامی هم می شود. 
ولی اگر اجازه بفرمایید امروز بجای گزارش مفصل و با توجه به فرارسیدن ایام حج و به شوق تشرف، شعری از شیخ بهایی را تقدیم شما کنم. اگر به مشهد مقدس مشرف شده باشید، حتما فاتحه ای برمزار این مجتهد عالی مقام، دانشمند زبردست و عارف بزرگ خوانده اید.

تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
خواهد که سرآید غم هجران تو یا نه ای تیره غمت را دل عشاق نشانه
جمعی به تو مشغول و تو غایب ز میانه
رفتم به در صومعه عابد و زاهد دیدم همه را پیش رخت راکع و ساجد
در میکده رهبانم و در صومعه عابد گه معتکف دیرم و گه ساکن مسجد
یعنی که تو را می‌طلبم خانه به خانه
روزی که برفتند حریفان پی هر کار زاهد سوی مسجد شد و من جانب خمار
من یار طلب کردم و او جلوه‌گه یار حاجی به ره کعبه و من طالب دیدار
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
هر در که زنم صاحب آن خانه تویی تو هر جا که روم پرتو کاشانه تویی تو
در میکده و دیر که جانانه تویی تو مقصود من از کعبه و بتخانه تویی تو
مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه
بلبل به چمن زان گل رخسار نشان دید پروانه در آتش شد و اسرار عیان دید
عارف صفت روی تو در پیر و جوان دید یعنی همه جا عکس رخ یار توان دید
دیوانه منم، من که روم خانه به خانه
عاقل به قوانین خرد راه تو پوید دیوانه برون از همه آئین تو جوید
تا غنچهء بشکفتهء این باغ که بوید هر کس به بهانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قُمری به ترانه
بیچاره بهایی که دلش زار غم توست هر چند که عاصی است ز خیل خدم توست
امید وی از عاطفت دم به دم توست تقصیر "خیالی" به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

خدا نگهدارتان