دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

یادداشت های دکتر محمد جواد ظریف در فیسبوک و توئیتر

دکتر محمدجواد ظریف

با توجه به حضور دکتر ظریف در فیسبوک و توئیتر جهت اطلاع رسانی در مورد آخرین نوشته های ایشان تصمیم به ایجاد این وبلاگ نمودیم. بدیهی است که این وبلاگ هیچ ارتباطی با ایشان ندارد و صرفا جهت اطلاع رسانی در مورد نوشته های رسمی ایشان می باشد.

طبقه بندی موضوعی

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دکتر ظریف» ثبت شده است

سلام دوستان

ساعت 10 و نیم صبح جمعه است. مذاکرات ژنو مفید و سازنده بود. توافق هم کردیم که بحث ها محرمانه بماند. محرمانه ماندن مذاکرات به معنای واهمه داشتن از افشای محتوای آن نیست. اطمینان داشته باشید که هیچ نگرانی در مورد اعلام عمومی آنچه در مذاکرات طرح شد نداریم. اما هدف ما از این مذاکرات رسیدن به تفاهم است و نه بهره برداری های زودگذر تبلیغاتی. بنده و همکارانم آمادگی داریم که فشار تبلیغاتی را تحمل کنیم ولی به نتیجه مذاکراتی که با حقوق و منافع مردم ایران ارتباط دارد خدشه ای وارد نشود. 

در روابط بین الملل، محرمانه ماندن جزئیات مذاکراتی که در جریان است امری طبیعی و عادی است. معمولا محتوای مذاکراتی بر روی آنتن ها می رود که طرف های مذاکره امیدی به نتیجه آن نداشته باشند و فقط برای فشار سیاسی و بهره برداری تبلیغاتی این چنین اقدامی را انجام دهند.

طرحی هم که از سوی بنده در ابتدا ارائه شد و در طول دو روز مورد بحث قرار گرفت و توافق شد که در هفته های آتی در سطح کارشناسی مورد بحث بیشتر قرار گیرد، چارچوبی برای گفتگو و رسیدن به فهم مشترک ارائه می داد. این چارچوب که مورد توافق قرار گرفت رسیدن به تفاهم در مورد هدف مشترک، گام نهایی و اقدامات ابتدایی جهت اطمینان سازی متقابل بود. در مورد محتوای هریک از سه محور هم بحث های جدی و خوبی صورت گرفت ولی برای رسیدن به توافق، به گفتگوی بیشتر که برای هفته های آینده برنامه ریزی شده است، نیازمندیم. 

همه این موارد می باید در بحث های جدی و بدور از فضاسازی رسانه ای مورد بررسی قرار گیرد. البته نمی شود توقع داشت که رسانه ها در این زمینه سکوت اختیار کنند. هم به دلیل کنجکاوی ذاتی رسانه که امری مبارک است و هم به دلیل برخی شیطنت ها که از آن هم گریزی نیست. 

دیدم که برخی رسانه های غربی از قول منابع موثق ایرانی مطالبی را در مورد جزئیات خیالی طرح نوشته اند. برخی دوستان داخلی هم نقل کرده اند. من همه این مطالب را خواندم و بگذارید خیال همه را راحت کنم. همه این ها حدس و گمان است. هیچ کدام ارتباطی به طرح و بحث های جلسه ندارد. چه محتوا و چه شکل. منابع موثق رسانه ها خودشات هم طرح را ندیده اند و بهتر است اعتبار خودشان را با ادعای اطلاع از طرح خدشه دار نکنند.

سر غیب آن را سزد آموختن
که ز گفتن لب تواند دوختن (دفتر سوم مثنوی معنوی)

البته می دانیم که گروهی مایل به نتیجه رسیدن این مذاکرات نیستند. بیشترین واهمه از موفقیت مذاکرات را صهیونیست ها دارند و با توجه به حضور پررنگ این گروه در رسانه های غربی احتمال تلاش های متنوع و بعضی وقت ها عجیب و غریب آنها برای برهم زدن مذاکره بسیار زیاد است. حتی دیده ایم که تازگی ها رسانه های صهیونیستی حامی بازدارندگی ایران شده اند و هرگونه توافق هسته ای را برهم زننده این بازدارندگی توصیف کرده اند. این ها همه نشانه استیصال جنگ طلبان است، و من یقین دارم که حنای این عده رنگی برای مردم ما ندارد. 

مطمئن باشید که بنده و همکارانم آن چنان استوار و منطقی مذاکره کرده ایم که هیچ نگرانی از افشای مطالب مذاکرات نداریم. ولی چون برای رسیدن به تفاهم وارد این عرصه دشوار شده ایم و نه برای افشاگری و برد زودگذر و کم فایده تبلیغاتی، لذا جزئیات مذاکره را، با کسب اجازه از محضر شریف مردم، محرمانه نگاه می داریم. باید از فرصتی که شما مردم با انتخاب حماسی تان به دنیا دادید تا با ایران مقتدر، منطقی و اهل تعامل و گفتگو کنار بیایند، بهترین استفاده واقعی و عملیاتی را بکنیم و گرنه فرصت برای تبلیغات بسیار است. 

ضمنا پزشکان دستور داده بودند که یک هفته استراحت کامل بکنم. اما با وجود مذاکرات چنین استراحتی امکان پذیر نبود. پوزش می خواهم اگر وضع جسمی من باعث رنجش برخی از شما شد. به هرحال از دیروز و پس از بازگشت به تهران، استراحت کامل را شروع کرده ام و لذا کمتر فرصت خواهم کرد گزارش بنویسم. البته استراحت هم که گزارشی ندارد!

روز جمعه تان بخیر و خدا یار و نگهدار شما و ایران عزیز باد.

قبل از سفر ژنو

يكشنبه, ۱۳ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۰۴ ق.ظ

سلام دوستان

ساعت 9 و ربع شب یکشنبه است و فردا برای مذاکرات 1+5 عازم ژنو خواهم بود. انشاءالله در جلسه افتتاحیه این مذاکرات، چارچوب پیشنهادی ایران برای راه حل هسته ای را ارائه خواهم داد و سپس همکاران من مذاکرات را با اعضای 1+5 ادامه می دهند و در صورت ضرورت من هم مداخله خواهم کرد.

همانطور که قبلا هم گفته ام، فردا تازه شروع یک راه دشوار و نسبتا زمانبر است. امیدوارم تا چهارشنبه بتوانیم در مورد نقشه راهی برای رسیدن به راه حل به تفاهم برسیم. ولی حتی در صورت حسن نیت طرف مقابل، برای توافق در مورد جزئیات و شروع به اجرا احتمالا به یک جلسه دیگر در سطح وزرا نیاز خواهیم داشت.

گرچه ما تلاش خواهیم کرد که در سریع ترین زمان مذاکرات را به نتیجه برسانیم و اجازه ندهیم مذاکره خود به هدف تبدیل شود، ولی نباید فراموش کنیم که تیم مذاکره کننده جدید تلاش دارد روندی که 6 سال ادامه داشته و به هیچ توافقی نیانجامیده است را تغییر دهد. بدون آنکه قصد قضاوت داشته باشم، معتقدم که حتماً مذاکره و تلاش برای رسیدن به تفاهم دشوارتر و پرمخاطره تر از اعلام مواضع صرف است. به همین دلیل نیاز به همراهی داخلی و خودداری از قضاوت های عجولانه و به ویژه اظهارنظرهای سیاسی و جناحی برای این مذاکرات بیشتر از هر زمان دیگری است. 

توقع ما از دوستان رسانه ای و سایت هایی که در 6 سال گذشته حمایت بی دریغ خود را (حتما با حسن نیت و توجه به شرایط کشور) از تیم مذاکره کننده قبلی کشور گسیل می داشتند، این است که لااقل چند روزی به ما فرصت دهند، و قبل از شروع مذاکرات، با فضاسازی و شایعه پراکنی و حتی ترجمه غلط اظهارات، اقدام به تخریب این حرکت ملی نکنند. 

البته من اطمینان دارم که اکثریت قریب به اتفاق مردم خوب ایران، از اقشار و گرایش های سیاسی مختلف، به سیاست های دولت و دستگاه سیاست خارجی اعتماد دارند و آماده اند که به ما فرصت پیگیری منافع ملی و تأمین حقوق و رفاه مردم را با پشت گرمی به حمایت اجماعی داخلی بدهند. 

امروز نامه بزرگوارانه جمعی از اساتید محترم و دانشجویان عزیز دانشگاه امام صادق را دیدم که از سیاست خارجی حمایت نموده و با سخاوتمندی بنده را مورد لطف خویش قرار داده بودند. عصر امروز هم میزبان جمعی از فضلای برجسته حوزه علمیه قم بودم که از منظر تعالیم عالیه اسلامی، مؤکدا موافق اولویت اینجانب و وزارت امور خارجه در خنثی سازی پروژه امنیتی کردن چهره و جایگاه جهانی جمهوری اسلامی ایران بودند و از دستاوردهای بی نظیر سفر ریاست محترم جمهوری به نیویورک و سیاست های وزارت امور خارجه حمایت کردند. این دو واقعه را در آستانه سفر به ژنو به فال نیک می گیرم و امیدوارم که حمایت و دعای شما مردم خوب زمینه ساز شروعی جدید در روابط خارجی کشور باشد.

امید هست که زودت به بخت نیک ببینم
تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی

بار دیگر از همه شما برای بزرگواری های بی دریغ و دلگرم کننده تان سپاسگزاری می کنم و شما را به خدا می سپارم. انشاءالله گزارش بعدی از ژنو. شب بخیر.

منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

پنجشنبه, ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۱۸ ق.ظ

سلام دوستان
ساعت 12 و 45 دقیقه شب چهارشنبه ( به عبارت صحیح تر 45 دقیقه بامداد پنجشنبه) است و به خاطر درد پا و کمر خوابم نمی برد.
از همه دعاها و محبت های شما و دیگر دوستان در فضای مجازی بسیار سپاسگزارم. ولی تقاضا می کنم از ناسزا گفتن پرهیز فرمایید و لعنت و نفرین هم نکنید که "منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن"؛ یعنی ما ملت بزرگ و دارای عمق تاریخی و غنای فرهنگی، دیده به بد دیدن (لااقل در مورد هم وطنان خود) نخواهیم آلود.

در میان نوشته های شما، یکی از دوستان به نام جناب آقای محمد قیصری مطلب سخاوتمندانه ای را به عنوان پیام و ایمیل فرستادند و پیشنهاد کردند که روی این صفحه بگذارم. البته امتثال امر ایشان به معنی باور کردن حتی بخش کوچکی از بزرگواری های سخاوتمندانه ایشان در باره خودم نیست که به فرموده امیرمؤمنان و فخر پرهیزکاران، امام علی علیه السلام
أَنَا أَعْلَمُ بِنَفْسِی مِنْ غَیْرِی وَ رَبِّی أَعْلَمُ بِی مِنِّی بِنَفْسِی اللَّهُمَّ لَا تُؤَاخِذْنِی بِمَا یَقُولُونَ وَ اجْعَلْنِی أَفْضَلَ مِمَّا یَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لِی مَا لَا یَعْلَمُون

«من به نفس خویش از دیگران آگاهترم و خداى من از من به نفس من آگاهتر است. خدایا به آنچه در باره من مىگویند مؤاخذهام مفرما. و مرا از آنچه در بارهام گمان مىبرند بهتر کن و آنچه را در باره من نمىدانند ببخش.» 

به هر حال، ضمن تشکر از بزرگواری همه شما و این دوست خوب و صمیمی، این شما و این متن زیبای آقای قیصری عزیز:

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
بالاخره مرد پرکار، کاربلد و نستوه کابینه هم به ستوه آمد. مردی که به زعم بسیاری، طرحی نو اگر نگوییم در سپهر سیاست ایران، دست کم در عرصه سیاست خارجی ایران و وزارت امورخارجه در انداخته است. کمتر سابقه داشته که دولتمردان ما چنین بی پرده و حریم و روتوش خود را در مواجهه با مخاطبان خود قرار دهند و نشان دهند که دولتمرد هم می تواند در عین کیاست و سیاست به ادب شهره شود و حسی سرشار از احترام و اعتماد را در طیف وسیع مخاطبان خود از موافق تا مخالف برانگیزد.
شاید از همین روی هم هست که بعضی ها معتقدند ظریف دیر یا زود خسته خواهد شد، به ستوه آمده و مجبور خواهد شد به قاعده و قاموس سیاست و سیاست ورزی در ایران تن دهد؛ سیاستی که نه در معنای ارسطویی آن معطوف به تدبیر بهینه امور، بلکه مصروف دغلکاری ها و بازی های سیاسی داخلی خواهد شد. اما کیست که نداند ظریف تاکنون سویه خوب سیاست که شفافیت، اعتماد، علم و تدبیر امور است را نشان داده و همانطور که پیشتر نیز در مجلس گفت: «همیشه با شما صادق بوده و خواهم بود و اگر غیر 5 باشد در چنین مسندی نخواهم بود» که ظریف نه به اصرار خود و در طلب جاه که به ابرام اهل فن و تشخیص راه از چاه آمده بود. خیل طرفداران و محبوبیت او در فضاهای مجازی و غیرمجازی که با محبوبیت رئیس جمهور پهلو می زند، گواهی بر این مدعاست!
لازم نیست کسی حتما با آقای ظریف مراوده داشته یا ایشان را از نزدیک بشناسد. در همین مدت کوتاه دیدیم و شنیدیم که در قامت یک دولتمرد دیپلمات چه کرده است. حتی فارغ از قیاس با دیگران و السابقون، که اساسا قیاسی مع الفارق است و حکایت ماه من و ماه گردون، وی به گواه دوست و دشمن دیپلماتی برجسته در مقیاس جهانی و با متر و معیار بین المللی است. شاید در کمتر موردی ما این سطح از تخصص، تعهد و کارایی را در چنین مقام برجسته ای شاهد باشیم و از همین روی نیز حق داریم ذوق کرده و بر خود ببالیم که نتیجه آن را همگان دیدند و زبان به تحسین گشودند. این نه سخن من که دانش آموز علوم سیاسی و روابط بین الملل هستم، که احساسی فراگیر است. 
تلاش های بی وقفه ایشان در وزارت امور خارجه از همان روز اول عهده داری مسئولیت، بر کسی پوشیده نبوده است. دیدیم تلاش های ایشان را در زمینه جلوگیری از یک جنگ ویران کننده دیگر در منطقه؛ آنهم زمانی که شیپورهای جنگ نواخته شده بود و جنگ طلبان منطقه ای و فرامنطقه ای چنان پرکوب بر کوس جنگ می کوبیدند که صدای مخالف ترتین مخالفان جنگ هم در هیاهوی یاوه گویان پربسیار داشت خفه می شد و گوش خوشبین ترین طرفداران صلح را هم به خبری غیر از جنگ امیدی نبود، دیدیم که چگونه آتش جنگ به آب دیپلماسی فرو نشست.
تلاش‌های بی وقفه ایشان و تیم همراه در نیویورک در زدودن ماسکی که دشمنان این مرزوبوم برای ایران طراحی کرده بودند تا ما را چنان نشان دهند که می خواستند و در عوض ارائه چهره‌ای واقعی، درخور و شایسته ای از ایران اسلامی را کیست که نفهمد.
می خواستم به آقای ظریف بگویم که ما مردم، دیدیم تلاش های شما را و از قضا خوب هم دیدیم که چطور برخلاف سابق، دشمنان داخلی این ملت و مملکت به حاشیه رانده شدند و همچون افعی زخم خورده این قدر به در دیوار ملل متحد کوبیدند که عن قریب است، خود به نیش خود گزیده شوند و همچون آبی که به لانه مورچگان افتاده باشد، خواب خیلی ها آشفته شد تا مجبور شوند به تکاپو افتاده تا بدان حد که متوهمی همچون نتانیاهو پیشنهادی به مضحکی اتحاد اعراب و اسرائیل برای مقابله با تحرکات ایران را بدهد.
جناب آقای ظریف خواستم به شما بگویم که دل قوی دار و قامت استوار! که ما مردم اگر چه ممکن است صدایمان در هیاهوی بسیارگویان که قامتی کوتاه، اما صدایی بلند دارند، شنیده نشود، اما مطمئن باشید که در قلبهایمان دستانتان را به گرمی می فشاریم، عمیقا به شما خسته نباشید می گوییم و دعای خیرمان را بدرقه راهتان می کنیم که به قول لسان الغیب:
حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب/ جمله می‌داند خدای حالگردان غم مخور
و خطاب به آنان که در جواب تلاش های شما، ترشرویی و درشت خویی می کنند، این شعر سیف فرقانی را زیر لب زمزمه می کنیم که:
بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم 
تا سختیِ کمان شما نیز بگذرد
جناب آقای ظریف، ما از روزی که سکان سیاست خارجی کشور را به دست شما سپرده ایم، دلمان قرص شده است و دیگر تن و بدنمان نمی لرزد که منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید!؛ چرا که چون ما را نوح است کشتیبان ز طوفان غم نخوریم. من نیز اگر چه دیروز بعد از خواندن پیام شما دلم گرفت، اما به قول خواجه شیراز:
ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده بازآید به سامان غم مخور
گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سرکشی ای مرغ خوشخوان غم مخور
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنش‌ها گر کند خار مغیلان غم مخور!

محمد قیصری
17/7/92

صداقت دکتر ظریف

پنجشنبه, ۱۰ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۵:۲۵ ق.ظ

بعد از درج دوباره ی این مطلب (همراه با اصلاحات املایی) دکتر ظریف دلیل خود را برای این کار صادقانه بیان کردند که مورد استقبال کاربران قرار گرفت.

صداقت دکتر ظریف

دکتر از علت کمر درد خود می گوید

سه شنبه, ۸ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۳۰ ق.ظ

دوستان سلام
شب شما بخیر. 

ساعت 9 و نیم شب است و تازه از بیمارستان و مطب پزشک برگشته ام و توانسته ام قدری بنشینم تا این مطلب را برای شما بنویسم. امروز صبح، بعد از دیدن تیتر یک روزنامه، کمردرد و پادرد شدیدی گرفتم. حتی نمی توانستم راه بروم یا بنشینم. فکر کردم دیسک کمر و سیاتیک گرفته ام. فقط توانستم دو ملاقات خارجی را انجام دهم. بقیه برنامه ها را لغو کردم. جلساتم با بعضی از معاونین وزارت خارجه را در حالت استراحت انجام دادم. وقتی 4-5 ساعت استراحت مشکل را حل نکرد، ساعت 5 بعدازظهر دفترم در وزارت امور خارجه را ترک کردم و به بیمارستان رفتم. خدا را شکر ام آر آی نشان داد که مشکل من بیشتر عصبی و اسپازم عضلانی است و با ورزش درست می شود. از برادر و دوست عزیزم دکتر سید رضا رضوی، پزشک بزرگوار و عارفی که بیش از 90 دقیقه با محبت فراوان تلاش کرد که درد مرا آرام کند بی نهایت سپاسگزارم.

به هر حال، روز تلخی بود ولی برای من بسیار آموزنده. یاد گرفتم که هرچه می خواهم بگویم علنی و عمومی بگویم و گرنه بازار سوءاستفاده بسیار داغ است.

باعث تاسف است که یک و نیم ساعت بحث جدی، صمیمانه و خصوصی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی، که صراحتا توافق شده بود محرمانه و غیرقابل نقل خواهد ماند، در چندجمله خلاصه شد که هیچ ارتباطی با بحث مفصل من نداشت و به مطبوعات درز داده شد. بدتر از آن افرادی که خود را قاضی صداقت بنده دانسته و با تیتر کوچک صداقت مرا می ستایند، با بزرگترین تیتر ممکن جمله ای را از من به عنوان نقل قول مستقیم از بنده منتشر کردند که با آنچه گفته بودم مطابقت نداشت. جالب آنجاست که کسانی که ادعای ولایتمداری دارند جلوتر از رهبری حرکت می کنند و هیچ از خود نمی پرسند که اگر ایشان مصلحت می دیدند خودشان مصادیق را روشن می فرمودند.

به هرحال سخنگوی وزارت امور خارجه مطلب را تکذیب کرد، ولی من درس مهمی را آموختم. ذوستان عزیزی که مطالب جلسه محرمانه را بدون توجه به محتوای مطلب به سلیقه خود به بیرون منعکس کردند، منبعد تنها توقع اظهارنظر رسمی در جلسات علنی از بنده داشته باشند.

چند بیت از مولانا برای حسن ختام

تو مکن تهدیدم از کشتن که من
تشنه زارم به خون خویشتن
آزمودم مرگ من در زندگی است
چون رهم زین زندگی پایندگی است

شبتان بخیر. شاد و سربلند باشید

دوستان سلام
ساعت 8 و نیم صبح جمعه به وقت نیویورک و 4 بعدازظهر به وقت ایران عزیز است. نمی دانم دقیقاً کجا هستم و یا ساعت به وقت محلی چیست. قرار بود گزارش بعدی را در تهران بنویسم. اما متوجه شدم که هواپیما امکان وصل شدن به اینترنت را دارد. لذا از فاصله 10هزار متری از سطح دریا در میان اقیانوس اطلس مراتب ارادت خود را تقدیم می کنم. پرواز از نیویورک 3 ساعت تأخیر داشت و ممکن است به پرواز بعدی به تهران نرسیم. به هرحال به یک شکل باید خود را به تهران برسانیم چون از صبح شنبه باید پشت سر هم در جلساتی با رییس محترم جمهور، دبیر محترم شورای امنیت، ریاست محترم مجلس و شورای معاونین وزارت امورخارجه و بعد هم در برنامه زنده سیما شرکت کنم. 
به هر حال، مقصود فقط عرض سلام بود از این بالا.
خدا یار و نگهدار شما و ایران عزیر باد.

انشاءالله «یواشکی» به منزل خواهم رفت!

پنجشنبه, ۳ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۶:۴۰ ق.ظ

سلام دوستان
ساعت 7 صبح نیویورک است. دیروز هم به جلسه و ملاقات گذشت که فهرست آن ها را در گزارش قبلی تقدیم کرده بودم. امروز هم یک مصاحبه با فرید زکریا دارم که روز یکشنبه از شبکه سی ان ان پخش خواهد شد.

ملاقات با دبیرکل سومین ملاقات در طول 16 روز اقامت من در نیویورک بود. دو بار خودم و یک بار همراه دکتر روحانی. این بار در مورد بحث هسته ای، امنیت خلیج فارس و سوریه تبادل نظر کردیم. 
نکته جالب ملاقات این بود که دبیرکل گفت این هفتمین سالی است که به عنوان دبیرکل در مجمع عمومی ملل متحد شرکت می کند و هیچگاه فضا اینگونه مثبت نبوده است. وی گفت سه دلیل برای این فضای مثبت وجود دارد: حضور مؤثر دکتر روحانی و شما، نشانه های پیشرفت در بحث هسته ای و سوریه و اجماع در مورد اهداف توسعه ای هزاره. شنیدم همین صحبت را در جلسات با همکاران خود هم مطرح کرده است. 

مجموعا سفر خوبی بود. فضا در سطح جهان به نفع ایران تغییر کرد. البته اصل این تغییر به دلیل حماسه حضور شما در انتخابات است. ما هم به لطف خدا و به یاری امام زمان تلاش ناقابلی کردیم که آنرا هم از خدا می دانیم. همانطور که در مجلس هم عرض کردم ،با تمام وجود معتقدم که 

وما رمیت اذ رمیت ولکن الله رمی 

یا به فرموده مولانا 

مطلق آن آواز خود از شه بود گرچه از حلقوم عبدالله بود

انشاءالله گزارش بعدی را در تهران خواهم نوشت. البته آنجا بسیاری از برنامه ها، اداری و حضور در جلسات و دولت و مجلس و ... خواهد بود که مشکل است هر روز گزارشی از آن تقدیم کرد و شاید چندان جذابیتی هم برای شما نداشته باشد. لذا اگر مطلبی برای نوشتن نبود یا به هر دلیل دیگری نوشتن میسر نشد، امیدوارم بر من ببخشید و حمل بر بی ادبی و جسارت من نکنید. 

قرار است انشاءالله شنبه شب (درحالت نیمه خواب و نیمه بیدار) در یکی از برنامه های رسانه ملی شرکت کنم و گزارشی خدمت مردم بزرگوار ارائه دهم.

از همه دوستانی که در اظهارنظرهای خود در این صفحه و یا سایر رسانه ها بنده را شرمنده کردند سپاسگزارم. از دوستانی که با دلسوزی تلاش های بنده را نقد کردند نیز از صمیم قلب متشکرم و از آنهایی که به روش مالوف و دیرینه خود، دوباره فدوی را مورد مهرورزی قرار دادند هم تشکر می کنم که کمک می کنند بارگناهان من کم شود.

از دوستانی هم که لطف کردند و در باره برنامه ورود بنده سؤال کردند و یا محبت کردند در اظهارنظرها پیشنهاد استقبال دادند ممنونم. صادقانه خدمتتان عرض می کنم که بنده شایسته این محبت ها نیستم و چنین اقدامی را هم به مصلحت نمی دانم. خلاصه هیچ خبری در فرودگاه نیست! من انشاءالله «یواشکی» به منزل خواهم رفت! 

به امید دیدار در ایران عزیز اسلامی، خدا نگهدار

فرش ایرانی در سازمان ملل

چهارشنبه, ۲ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۵:۴۶ ق.ظ

گزارش کاری از آمریکا

چهارشنبه, ۲ اکتبر ۲۰۱۳، ۰۴:۴۸ ق.ظ
دوستان سلام

ساعت 4 صبح چهارشنبه 10 مهرماه است و 11 و نیم صبح در ایران. 
دیروز هم به جلسه و ملاقات و دیدار گذشت. آنقدر در این دوهفته حرف زده ام که بعد از چند دقیقه صحبت، سرفه اجازه ادامه نمی دهد. 

دیروز صبح را با یک جلسه مفصل کاری از ساعت 8 و نیم تا ده و نیم با همکاران در نمایندگی نیویورک شروع کردم. دوستان نکات مهمی را در مورد نحوه پیگیری کارها مطرح کردند. بنده هم قدری در مورد اینکه کار جدی تازه شروع شده و تمام دستگاه سیاست خارجی و به ویژه نمایندگی نیویورک باید آماده ورود به یک تلاش دقیق، حساب شده و بسیار دشوار باشند صحبت کردم. قدری هم در مورد ضرورت پیگیری دیدگاه رییس جمهور در مورد «جهان علیه خشونت و افراطـ» و نحوه عملیاتی کردن آن صحبت کردیم. این پیشنهاد که در سخنرانی مطرح شد به انگلیسی می شود
World Against Violence and Extremism 
که اگر حروف اول کلمات آن را کنار هم بگذاریم کلمه WAVE یعنی موج درمی آید.
واقعا شروع چنین موجی از ایران صلح طلب هم برای دنیا ضروری است هم برای مقابله با پروژه صهیونیستی ایران هراسی و امنیتی کردن ایران.

بعد از جلسه با همکاران، به دعوت قائم مقام دبیرکل آقای الیاسون به سازمان ملل متحد رفتم و برای بار دوم در این سفر ملاقات کاری طولانی با او داشتم و در مورد بحث هسته ای، سوریه و امنیت منطقه خلیج فارس با او تبادل نظر کردیم. ایده های خوبی مطرح شد که امیدوارم عملی شود. امروز عصر هم برای بار دوم، به دعوت دبیرکل با ایشان دیدار خواهم داشت. 

ناهار در شورای روابط خارجی با حضور ریچارد هاس رییس شورا و تعدادی از اعضای برجسته شورا برگزار شد، که بیشتر به پرسش و پاسخ گذشت. جلسه خوبی بود و بسیاری از ابهامات به صورت شفاف و بدون رودربایستی پاسخ داده شد. من همیشه اعتقاد داشته ام که در سیاست خارجی تعارف فقط مربوط به حوزه تشریفات است، اما در حوزه موضوعات محتوایی باید شفاف و صریح بود، البته مودب، دقیق و حساب شده. 

بعد از ظهر هم دو تن از معاونین دبیرکل ملل متحد و یکی از دستیاران دبیرکل برای ملاقات های جداگانه به نمایندگی آمدند و در مورد مسایل منطقه ای، سوریه و سایر موضوعات تبادل نظر کردیم.

سرانجام در رزیدانس دیدار مفصلی با همکاران دفتر حفاظت منافع در واشنگتن داشتیم که بندگان خدا به دلیل ترافیک 7 ساعت در راه بودند (مسر واشنگتن نیویورک حداکثر 4 و نیم ساعت است) و تازه ساعت 10 شب مجبور بودند دوباره همان مسیر را با اتومبیل برگردند. 
اکثر این افراد دوستان زمان دانشجویی بنده هستند که برخی از آنها 34 سال است با کمترین امکانات و با فداکاری در دفتر خدمت می کنند. بیشتر آنها دارای دکتری و فوق لیسانس هستند و چون همه کارت سبز دارند همه شان کارهای حسابی در بیرون دفتر را رها کرده و عموما برای یک ذوره ای که در ابتدا فکر می کردند چندماهی بیشتر طول نمی کشد برای خدمت و برداشتن باری از انقلاب به دفتر آمدند و گرفتار شدند و 6 ماهشان تبدیل به 30 سال شد و پایان عمر کاری. 
بحث های خوبی در باره نحوه رسیدگی به کارها و مراجعات ایرانیان مقیم و همچنین شرایط ویژه دفتر حفاظت و کارمندان خدوم آن داشتیم که با کمترین امکانات، بهترین خدمات را در سریع ترین زمان ممکن به ایرانیان ارائه می دهند. 
من ساعت 9 و نیم شب برای یک جلسه کوتاه کاری دیگر به منظور هماهنگی برنامه های امروز اعضای هیئت همراه، با دوستان خداحافظی کردم. شاید ساعت 10 برای بازگشت به واشنگتن راه افتاده باشند یا حتی دیرتر. امیدوارم که به سلامت به مقصد برسند.

امروز هم صبحانه را در انجمن آسیایی با تعدادی از نخبگان آمریکایی صرف خواهم کرد. سپس در محل دفتر نمایندگی از کاردینال مک گریگ و اسقف چین (که به ترتیب رهبران بسیار پربفوذ کلیسای کاتولیک و انگلیکن واشنگتن هستند و مهمترین کلیسای واشنگتن یعنی کاتیدرال ملی واشنگتن Washington National Cathedral در اختیار آنهاست) ملاقات می کنم که از زمان سفارت آنها را می شناسم و تلاش زیادی در گفتگو میان ادیان ابراهیمی و گفتگوی تمدن ها داشته اند. 

برای ناهار از سفرای کشورهای مترقی آمریکای لاتین دعوت کرده ایم که به نمایندگی خواهند آمد. این کشورها دوستان ایران در سال های سخت بوده اند و سیاست خارجی موفق نیازمند قدرشناسی و حفظ و تقویت دوستی هاست. در جهان به هم پیوسته امروز و به ویژه در سازمان ملل متحد، همه کشورها اهمیت دارند و رابطه با تک تک آنها باید با دقت و جدیت دنبال شود. رابطه خوب میان ایران و آمریکای لاتین کماکان برای ما بسیار مهم است و چون فرصت نشد در میان دیدارهای فشرده هفته قبل، رؤسای جمهور و یا وزرا را ملاقات کنیم، از این طریق هم اهمیت روابط را نشان خواهیم داد و هم فرصتی برای هماهنگی مواضع و اقدامات در مجمع عمومی فراهم می شود.

بعد از ظهر امروز هم دیداری با اعضای شورای آتلانتیک دارم که از واشنگتن برای ملاقات به نمایندگی خواهند آمد و همچنین ملاقاتی با حدود بیست نفر از اساتید دانشگاه پرینستون که آنها هم از راه دور برای دیدار و گفتگو به نمایندگی می آیند.

امیدواریم این تلاش های ناقابل مورد رضای خدا و شما مردم خوب قرار گیرد و گامی در جهت اعتلای نام و جایگاه ایران و ایرانی و اقتدار و توسعه و رفاه کشور و مردم باشد.

خدانگهدار همه شما و ایران عزیز باد

دوستان سلام
ساعت 5 صبح یکشنبه به وقت نیویورک و 1 و نیم بعدازظهر به وقت ایران عزیز است. بنده و همراهانم از وزارت امورخارجه هنوز در نیویورک هستیم و مذاکرات دوجانبه با وزرای خارجه و مصاحبه ها و دیدارهای جانبی من تا روز پنجشنبه ادامه خواهد داشت و سپس به تهران باز خواهیم گشت.

صبح جمعه را از ساعت 5 و ربع با نوشتن گزارش قبلی برای شما شروع کردم و چون هنوز وقت نمازصبح نشده بود، قسمتی از گزارش را قبل از نماز و بقیه را بعد از نماز نوشتم. بعد هم نگاهی داشتم به برخی از پیام های شیرین شما که خستگی هرکار سخت و حرف ناسزایی را رفع می کند. 
با ریاست محترم جمهوری صبحانه خوردم و حدود ساعت 8 و نیم صبح برای فراهم کردن مقدمات جلسه وزرای امورخارجه عدم تعهد که به ریاست بنده برگزار می شد به مقر ملل متحد رفتم. 
ساعت 9 و ربع جلسه با سخنرانی رییس جمهور، دبیرکل ملل متحد و رییس مجمع عمومی آغاز شد و تا 1 و نیم بعدازظهر ادامه داشت و حدود 30 وزیر و نماینده عالیرتبه کشورهای عضو در مورد حاکمیت قانون در روابط بین الملل سخنرانی کردند. 
ریاست این گونه جلسات خسته کننده است، چون به عنوان رییس کار زیادی نباید انجام دهی؛ 4 ساعت و نیم باید آن بالا بنشینی و مؤدبانه گوش بدهی و از یک سخنران تشکر کنی و نوبت بعدی را اعلام کنی. البته وقتی جلسات بین المللی به تصمیم گیری می رسند آن وقت ریاست هم چالشی و هم شیرین می شود که بارها در گذشته های دور و نزدیک این تجربه را داشته ام. ولی فعلا این ریاست از نوع تشریفاتی اش بود که علاقه زیادی به آن ندارم ولی چاره ای هم نبود.

پس از بازگشت به هتل برای خداحافظی با دکتر روحانی و هیئت همراه ایشان متوجه شدم که آقای اباما می خواهد تلفن بزند. از آغاز هفته که مقامات آمریکایی درخواست ملاقات بین دو رییس جمهور را مطرح کرده بودند و به دلایل مختلف عملی نشده بود، کم و بیش تماس های غیررسمی بین دو هیئت ادامه داشت. در این میان ملاقات بنده و آقای کری در حاشیه جلسه 1+5 صورت گرفت و بعد هم در ادامه تماس های غیررسمی مشخص شده بود که ممکن است دو رییس بتوانند تلفنی صحبت کنند. در زمانی که من جلسه عدم تعهد را اداره می کردم 5-6 بار آمریکایی ها تماس گرفته بودند تا گفتگوی تلفنی را تنظیم کنند و نهایتا این گفتگو در آستانه ترک هتل توسط دکتر روحانی انجام شد که در آن بر اراده سیاسی طرفین برای حل موضوع هسته ای در کمترین زمان ممکن و دستور به آقای کری و بنده برای رسیدن به راه حل سریع تأکید شد. مکالمه محترمانه و مثبت بود و انشاءالله شروع خوبی برای کاری بس دشوار که حمایت همه را می طلبد و صبر مردم و اعتماد به کارگزاران و خودداری از قضاوت های سریع و جناحی و .....
نمی دانم چرا برخی در تهران این سفر و این مکالمه را که خاری در چشم بدخواهان ایران و اسلام و انقلاب است، با این حرکات نسنجیده زیر سؤال می برند. به هرحال همانطور که حافظ فرموده
وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم
که در طریقت ما کافریست رنجیدن
البته می دانید که این غزل با این بیت شروع می شود که
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن
منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن

انشاءالله یادبگیریم به هم خوب نگاه کنیم و اعتماد کنیم. مخصوصا به منتخب مردم ایران.

به هرحال، از ساعت 4 تا 7 بعدازظهر جمعه 6 ملاقات دوجانبه دیگر داشتم و بعد هم چند جوان متخصص ایرانی که از شهرهای مختلف به نیویورک آمده بودند را دیدم که بسیار شیرین و پرنشاط بود. در پایان هم جلسه داخلی با دوستان هیئت وزارت امورخارجه که فکر می کنم آخر جلسه هنوز دوستان در اطاق من بودند که خوابم برد.

دیروز هم که شنبه بود از ساعت 7 صبح در هتل با چند تن از ایرانیان که از شهرهای مختلف آمده بودند دیدار داشتم و از ساعت 10 صبح تا 5 بعدازظهر یک سره در محل سازمان ملل متحد با 9 وزیر امورخارجه دیدار و مذاکره داشتم که حتی نماز ظهر و عصر را هم همانجا کنار راهرو خواندم و دو تکه پیتزای سبزیجات که دوستان از بیرون تهیه کرده بودند را سرپایی خوردم. 

آخر سفر فهرست کامل ملاقات ها را تقدیم خواهم کرد. فکر نمی کنم کشور مهمی مانده باشد که با رییس جمهور یا وزیرش (یا هر دو) در این سفر ملاقات نشده باشد. آنهم به درخواست خودشان و بعضا با پیگیری شدید.

بعد از ملاقات ها به رزیدانس (همان اقامتگاه سفیر به خارجی) برگشتم. باید عرض کنم که در دوران حضور رییس جمهور به دلیل فشردگی کارها همه ما (حتی سفیر) در کنار رییس جمهور و هیئت همراه در نزدیک ترین هتل به مقر سازمان ملل متحد اقامت داشتیم. جز این امکان این همه فعالیت فشرده وجود نداشت. ولی با بازگشت ایشان بنده هم به رزیدانس برگشتم.

به هرحال در رزیدانس، جلسه 4 ساعته با تعدادی از دانشمندان هسته ای صاحب نام و برجسته آمریکایی داشتیم که نظرات خودشان را در مورد روش های فنی ایمن سازی برنامه هسته ای ایران از خطر اشاعه مطرح کردند که بسیار قابل استفاده بود. نماینده محترم سازمان انرژی اتمی که برای شرکت در 1+5 در نیویورک حضور دارند هم در جلسه تشریف داشتند. مجموعا جلسه خوب و سازنده ای بود.
هفت هشت سال قبل هم، در دوران سفارتم در نیویورک، که همزمان مسئول مذاکرات هسته ای بودم، با برخی از این افراد جلسات طولانی و متعددی در همین رزیدانس داشتم، که به طرحی منجر شد که در اواخر دوران مسئولیتم در فروردین 84 در پاریس به سه کشور اروپایی ارائه کردم (ضمنا برای ثبت در تاریخ، استفاده از پاورپوینت از آن طرح شروع شد!!). متاسفانه به دلیل فشار بولتن (معاون وقت وزارت خارجه آمریکا) بر اروپایی ها آن طرح به نتیجه نرسید که همه اذعان دارند اگر به نتیجه رسیده بود شرایط دیگری ایجاد شده بود.

امروز هم که روز یک شنبه است انشاءالله ساعت 8 و نیم صبح به استودیوی شبکه ABC در نیویورک خواهم رفت تا در یک مصاحبه زنده شرکت کنم. صبح های یک شنبه شبکه های تلویزیونی آمریکا برنامه های مشابهی دارند که به آنها Sunday Morning Talk Shows می گویند و بسیار پربیننده هستند. هر هفته هم چند تن از مقامات آمریکا در این برنامه ها شرکت می کنند. 
من اولین بار حدود 26 سال قبل در همین برنامه به همراه عصمت کتانی سفیر وقت عراق شرکت کردم. به دلیل جنگ ایران و عراق حاضر نشدیم به یک استودیو برویم و در دو اطاق نشستیم و دعوای مودبانه ای داشتیم. مرحوم آقای کتانی کرد بود و بسیار متین. البته هم آقای کتانی و هم مجری آن زمان برنامه سال ها قبل فوت کردند. "و انا بهم لاحقون." اگر باور کنیم! 

بعد از مصاحبه هم با یکی از اساتید برجسته و وطن دوست ایرانی که از کالیفرنیا (6 ساعت پرواز مستقیم تا نیویورک) تشریف آورده اند تا حقیر فدوی را ببینند دیدار خواهم کرد. سپس با 15 نفر از اساتید برجسته و سیاسیون آمریکایی ناهار خواهم خورد و شام را هم در خدمت جوانان دانشمند نخبه ایرانی خواهم بود که برای آن برنامه لحظه شماری می کنم. آن طور که در فهرست شرکت کنندگان دیدم اساتیدی از هاروارد و ام ای تی و .. همه کم و بیش زیر سی سال. 

ساعت 6 و نیم است. دوباره نماز را در میان گزارش نویسی خواندم. خیلی پرحرفی کردم. شاید به خاطر اینکه دلم از مهرورزی دوستان پربود و نماز و صحبت با شما آرام بخش.

خدا نگهدارتان و به امید دیدار